1- فایل پی دی اف در مورد برخوار
۲-
تحقیق و گشت و گذاری در نام دولت آباد
نگاهی به لغت نامه ارزشمند دهخدا به ما نشان می دهد که در این سرزمین آبادو اجدادیمان 62 محل از محلات کنار شهرهای مختلف ایران نام دولت آباد برخوار دارند که تنها از میان این تعداد نامگذاریها فقط شهر دولت آباد ما به عنوان شهر یافته است و دیگر نامها همچنان بصورت دهی ،بخشی از شهرهای مختلف ایران را تشکیل داده است .و وقتی در یک جمع بندی استانی به بررسی بنشینیم ملاحضه می شود دولت آباد در استان چهارمحال و بختیاری 1 مرتبه ،بلوچستان 2 مرتبه ،استان کرمان 4 مرتبه ،استان فارس 11 مرتبه ،کرمانشاه 4 مرتبه ،اصفهان 6 مرتبه ،استان مرکزی 5 مرتبه ،استان همدان 2 مرتبه ،و سایر شهرها و استان های کشور هر کدام 4 الی 6 مرتبه ذکر شده است و تنها این محل است که نام مستقل شهر را به خود مختص کرده است
وجه تسمیه ی شهر دولت آباد
وجه تسمیه ی شهر دولت آباد به خاطر قرار داشتن در فواصل ورودی شهر اصفهان بوده است که دولتمردان شهر اصفهان در ازمیه قدیم برای پیشواز و یا بدرقه ی درباریان و افراد وابسته به حکومت در این مکان جمع می شده و کم کم باعث رونق این مکان گردیده و بدین نام نامیده شده است .در حال حاضر متجاوز از 30 روستا و یاشهر درسراسر کشور به این نام وجود دارد.
وجه تسمیه ی محله های شهر دولت آباد
- زمان آباد یا امامزاده نرمی : که یکی از روستاهای واقع در شمال این شهر بود که به علت کسترش شهر در سال 1373 این روستا به همراه دو روستای دیگر به نام کربکند و لودریچه به شهر پیوستند و الان این روستاها به عنوان یکی از محله های شهر می باشد که وجه تسمیه ی آن (نرمی ) از نیرم (نریمان )گرفته شده است .نریمان پدر سام وسام پدر دستان و دستان پدر رستم بوده است و در شاهنامه ،ما در سهراب نام و نشان پدر این چنین ارائه می دهد :
تو پور گو پیلتن رستمی زدستان سامی و از نیرمی (نریمان)
و باز در شاهنامه آمده است :
سرمه با حریفان بری اصفهان هوای خشک و جایگاه مهمان
و احتمالا جد رستم از این دارا بوده است و بدین واسطه فامیل نریمانی در این دیار بسیار می باشد و در صفحه 302 کتاب نصف جهان فی التعریف الاصفهان نوشته محمد رضا اصفهانی به نام بزمین که آن را زمان آباد جدید هم می گویند .
- لودیچه : لودریچه از دو واژه لو و دریچه تشکیل شده است .لو در زبان آریایی ها به معنی لب و کنار ،دریچه به معنی در کوچک می باشد و احتمالا به خاطر قرارداشتن در محل اتصال روستای محسن آباد و شهر دولت آباد به این نام خوانده شده است :دردشت و بابلدشت
- کربکند : از دو واژه ی کر به معنی زیاد و بکند به معنی کندن می باشد و در ازمنه قدیم برای حفر چاه آب نسبت به نواحی مجاور برای دسترسی به آب به حفریات بیشتر نیاز داشته است البته در زمان پهلوی که به معنی زیاد می باشد ،در فرهنگ آریایی کر به معنی مرد می باشد و بکند به معنی کندن زمین و از ترکیب این دو کلمه مردان سخت کوش که برای آبادانی و زراعت زمین به تلاش و کوشش مشغول بوده اند در فرهنگ معین آمده است دهی است از دهستان برخوار بخش حومه شهر ستان اصفهان واقع در 21 کیلومتری اصفهان
موقعیت جغرافیایی و تاریخی شهر دولت آباد
شهر دولت آباد در شمال شهر اصفهان و در 51 درجه و 40 دقیقه طول شرقی و 32 درجه و49 دقیقه عرض شمالی قرار گرفته و مرکز بخش برخوار به شمار می آید ،که جزء شهرستان اصفهان می باشد .
هسته ی اولیه ی این شهر قبل از سلسله صفویه به صورت قلعه کوچکی تشکیل و صرفا چند خانوار در آن می زیسته بنابر روایات زمانی سیل جاری می شود و روستاهای زیر دست چون دره بتکاآباد و صالح آباد مورد هجوم سیل قرار می گیرد . دولت وقت صفوی آن روستا را به این قلعه کوچ می دهند و به عمران و آبادی آنجا می پردازد از آن تاریخ به بعد این محل به نام دولت آباد نامیده می شود .در این هنگام بنایی به نام شاه نشین احداث می گردد که آثاری به جر محله ای به این نام از آن در دست نیست و در اثر سیل و گذشت زمان بطور کامل منهدم شده است. گسترش شهر دولت آباد به عنوان مرکز بخش و توسعه فیزیکی و افزایش جمعیت آن طی سالهای اخیر بدلیل موقعیت خاص مکانی آن است .مکانی که از طرف دسترسی به شهر بزرگ اصفهان را امکان پذیر ساخته و از طرف دیگر ساید مراکز شهری و روستای منطقه ی برخوار را به هم پیوند می دهد ،بطوریکه در مدتی کمتر از 20 سال سطح شهر تا دو برابر افزایش و مراکز روستایی مجاور را نیز در بر گرفته است ،روستاهایی مانند :لودریچه،کربکند و زمان آباد امروزه در دل شهر دولت آباد و جزء لاینفک این شهر محسوب می شوند .
شهر دولت آباد از سال 1343 در جرگه ی شهرهای استان اصفهان و مرکز بخش برخوار قرار می گیرد .وسعت شهر دولت آباد 348 هکتار است با جمعیتی معادل 30240 (1382) نفر با نرخ رشد 8\29 درصد که هنوز استعداد رشد را دارد .شایان ذکر است به دلیل اینکه 60 درصد جمعیت این شهر دارای کمتر از 20 سال می باشد جمعیت شهر بسیار جوان است .
مو قعیت فرهنگی شهر دولت آباد
شهر دولت آباد با وجود سابقه ی علمی ،فرهنگی و دینی خود ،در حال حاضر نیازمند به تحولی در ساختار خویش است .شهری با داشتن شخصیتهای علمی و فرهنگی همچون مرحوم حاج ابوالقاسم مدرس (از مراجه تقلید شیعیان در عصر خویش ) ،مرحوم حاج شیخ حبیب ا... محقق ،مرحوم حاج شیخ محمد باقر ناصری ،مرحوم حاج شیخ حسین نجفی (از مجدهدین زمان )و خاندان دولت آبادی بخصوص حاج میرزا یحیی دولت آبادی شاعرو نویسنده (و از رجال مشروطه خواه و از پیشقدمان آزادی و عروج فرهنگ جدید بشمار می آید ،در چند دوره مجلس شورای ملی سمت نمایندگی داشته است ،از آثار او « زندگینامه علی بن ابیطالب» ، «در تاریخ معاصر» ،« ارمغان یحیی » ،«اردیبهشت» ،« اصفهان و بیگانگان »را می توان نام برد .پروین دولت آبادی شاعره ی معاصر که دارای دیوان اشعار می باشد .
مراکز علمی و فرهنگی شهر دولت آباد
روابط و فعالیت های اجتماعی در شهر دولت آباد
فعالیتهای اجتماعی در این شهر عبارت است از :
برگزاری مراسم ولادت و وفات های ائمه اطهار ،شرکت در مراسم های سیاسی از قبیل راهپیمائی ها ،شرکت در نماز جمعه و نماز عید فطر ،شرکت در مسابقات مختلف ،شرکت چشمگیر در انتخابات و رای گیری ها ،شرکت در سخنرانیهای مختلف ،پاسخ به درخواسته های مختلف جامعه و مسوولان ،شرکت در همایش های مختلف
آداب و رسوم شهر دولت آباد
نظر به اینکه شهر دولت آباد نزدیک شهر اصفهان می باشد می توان گفت تا حدودی آداب و رسوم این شهر با شهر اصفهان مطابقت دارد که برخی از آداب و رسوم شهر دولت آباد را به طور اجمالی مرور می نماییم
ازدواج :
زمانی که خانواده ای تصمیم می گیرند پسرش را زن بدهد ابتدا از خانواده پسر دو ،سه نفر زن به منزل خانواده ی عروس می روند و در صورتیکه عروس مورد پسند واقع شد پس از هماهنگی با خانواده عروس با داماد به منزل عروس رفته و داماد در اطاقی با عروس به گفتگو می پردازد و در صورتیکه به تفاهم رسیدند برای جلسه تعیین مهریه هماهنگ می نمایند .در جلسه تعیین مهریه ،مهریه ای مناسب در نظر می گیرند و پس از آن عقد نموده و پس از مدتی مراسم عروسی برگزار می نمایند .
مراسم عروسی شامل مراسم حنابندان ،حمام بردن داماد و مراسم عروسی و مراسم پاتختی که کلیه افراد از قبیل زن و مرد و کوچک بزرگ شرکت می نمایند .
عزاداری
در مراسم سوگواری ائمه اطهار در ایام محرم و صفر می باشد که شبها پس از برگزاری مراسم مداحی در مساجد ،دسته های هیات سینه زنی و زنجیر زنی از مساجد به مسجدی که میزبان نامیده می شود می روند و حین اینکه در خیابان عزاداری می کنند در مساجد میزبان هم عزاداری می کنند که در این ایام بالاخص دهه اول محرم مساجد هر شب میزبانی یک شب هیاتها را بر عهده دارند .
نوع دیگری از مراسم عزاداری برگزاری مجالس شبیه خوانی یا تعزیه می باشد که از افراد حرفه ای دعوت به عمل آورده و در سه مکان دولت آباد (حسینیه حضرت قمر بنی هاشم (ع) ،حسینیه لودریچه و حسینیه دوازده امام ) به برگزاری مجالس می پردازند که مهمترین روز برگزاری آن روز 28 صفر می باشد که می توان گفت عاشقان از سطح استان اصفهان و برخی از شهرهای خارج از استان برای شرکت در این مراسم حضور پیدا می کنند .
شایان ذکر است دولت آباد در برگزاری مراسم تعزیه خوانی دارای رتبه های کشوری است .
....
مراسم غبار روبی مساجد
قبل از فرارسیدن ماه مبارک رمضان ،اهالی اطراف مساجد با همراهی و کمک یکدیگر نسبت به غبار روبی مساجد محل خود اقدام می کنند و ندای رسیدن ماه مبارک رمضان را به ساکنین محل اعلام می نمایند
....
همکاری در مراسم شادی و عزاها
اگر چه در کوچه یا محله ای یکی از ساکنین مراسمی چه شادی یا سوگواری داشته باشد مردم محل بسیج می شوند و در کارهایشان آنها را همراهی می نمایند که میزبان خوبی برای میهمان باشند چون آبروی آن فرد را آبروی اهل محل می دانند .
....
مراسم عزاردی
در صورتیکه فردی جان به جان آفرین تسلیم نماید پس از اینکه افراد خانواده ،طایفه ،محل ،آشنایان و دوستان و ...مطلع شدند تشییع جنازه نموده و از هر مکانی که در وصیت متوفی آمده به خاک می سپارند که 1 الی 3 روز مراسم فاتحه ،یک روز مراسم چهلم ،یک روز مراسم سال و یک روز مراسم عید برگزار می نمایند که شام سوم ،شام هفته ،شام چهلم و شام سال را تحت عنوان خیرات و آمرزش از آشنایان به صورت پذیرایی با غذا میزبانی می نمایند و در آن مجلس هم از تعدادی افراد و قاری قرآن دعوت می نمایند که سی جزء قرآن را برای شادی روح متوفی قرات نمایند .البته الان بعضی از خانواده های متوفی هزینه میزبانی را به صورت کمک به موسسه های خیریه انجام می دهند که بعضی از آن خانواده ها نظرشان این است که از لحاظ روانی برای بازماندگان بهتر می باشد ،به این دلیل که بعضی از بستگان را نتوانند در خدمتشان باشند و بعد شرمنده آنها شوند یا اینکه نتوانند به نحو احسن میزبانی خود را ارائه دهند .
ولیمه منزل و فرزند
در صورتیکه فردی منزلی را خریداری کند یا بسازد و یا اینکه دارای فرزندی شود ولیمه ای را تحت عنوان منزل یا فرزند به بستگان درجه اول و دوم خود می دهند
خون ریختن برای وسیله نقلیه
در صورتی که فردی وسیله نقلیه یا موتور سیکلتی را خریداری کند به واسطه ی اینکه از تصادفات و بلاها دور باشد با توجه به وسع مالی خود گوسفند یا مرغ را جلوی وسیله نقلیه قربانی کرده و خون آن را به قسمتهای مختلف وسیله نقلیه آغشته می نمایند .
...
خون ریختن برای آمدن مسافر
در صورتی که فرد یا خانواده ای برای اولین بار به مسافرت زیارتی برود پس از آمدن جلوی فرد یا خانواده مذکور با توجه به وسع مالی مرغ یا گوسفندی را سر راه ورود به منزل وی قربانی می نمایند .
آویزان کردن اسپند
افراد برای اینکه از چشم زخم ها دور باشند در منزل یا وسیله نقلیه خود یک دسته اسپند آویزان می نمایند
ضرب المثل ها
همانگونه که در ابتدای بحث نیز ذکر شد ضرب المثل های این شهر مثل مابقی شهر ها بالاخص شهر اصفهان می باشد .که جهت یاد آوری برخی از آنها به شرح زیر است
- موش به سوراخ نمی رفت ،جارو به دمش می بست .
- چاه مکن بهر کسی ،اول خودت دوم کسی .
- فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه .
- هر گردی گردو نیست .
- خانه قاضی گردو هست اما شمارش دارد .
- صورتمان را با سیلی مردم سرخ نگه می داریم .
- دل به دل راه داره.
- قطره قطره جمع گردد و انگهی دریا شود .
- گدا را توی ده راه نمی دادند سراغ خانه کد خدا را می گرفت .
- پایت را به اندازه گلیمت دراز کن .
- دیوار موش دارد موش هم گوش دارد .
- و ...
آسیب شناسی اجتماعی
آسیب شناسی اجتماعی یعنی انحرافی که جامعه ی مورد نظر را مورد تعرض خود قرار می دهد .در شهر دولت آباد با عنایت به اینکه یک شهر بومی یعنی تقریبا افراد ساکن همدیگر را می شناسند و همچنین یک شهر مذهبی است انحرافات در این شهر محدود است که عمده آن اعتیاد و توزیع مواد مخدر می باشد که یکی از علت های آن شهر این است که این شهر در محدوده ی شهر های کویری قرار دارد .
مورد دیگری از انحرافات ،سرقتها می باشد که سرقت از منازل و دامداریها در راس قرار داشت که با ورود فوریتهای پلیس 110 این مورد هم به صورت چشمگیری کاهش یافته است .
انحرافات جنسی در این شهر به ندرت دیده می شود که اکثر موارد آن مربوط به افراد غیر بومی می باشد .یکی از علت های آسیب های فوق بیکاری است که امید است که مسوولان بتوان در جهت اشتغالزایی گامی بسیار بلند برداشت و بیکاری را از بین برد که نتیجه آسیبها به شدت کاهش خواهد یافت و آرزوی شهر سالمی را داریم
چگونگی توسعه فیزیکی شهر دولت آباد
بر اساس طرح هادی شهر دولت آباد روستاهای کربکند ،زمان آباد و لودریچه در این شهر ادغام گردیده و فضاهای بین این مراکز را توسعه آنها دیده است .جهت توسعه این شهر در شرق در نظر گرفته شده است ولی با وجود باغات شهر در این سمت و خسارت وارده عملا کسترش شهر به سمت شمال و غرب می باشد و فاصله چندانی با دوکانون شهری دستگرد و خورزوق ندارد و در آینده نزدیک (ده سال ) به صورت یک کانون قومی شهری در شمال اصفهان ظهور خواهد کرد که از هم اکنون می بایست جهت نیازهای اساسی این شهر ها برنامی ریزی شود پیش بینی می شود که جمعیت این سه شهر (دولت آباد دستگرد و خورزوق )با رشد طبیعی 2 درصد تا سال 1395 حدود 100000 نفر خواهد رسید از این رو پیشنهاد می گردد به خاطر سهولت کارهای اداری حد فاصل بین میدان انقلاب دولت آباد و شهر دستگرد مجتمع اداری ،آموزشی ،بهداشتی و خدماتی ایجاد گردد .
وضعیت مهاجرت
نظر به اینکه شهردولت آباد در نزدیکی مرکز شهر اصفهان می باشد افرادی که از نقاط خارج از استان یا برون از شهر اصفهان به خاطر نفوذ در شهر اصفهان از مناطق خود مهاجرت می کنند تا بتوانند در شهر اصفهان ساکن شوند .ولی به دلیل اینکه قیمتهای محل سکونت زیاد می باشد در این شهر روی آورده و در این شهر سکونت می نمایند .
ولی اهالی شهر دولت آباد با توجه به اینکه می بینند شهر دولت آباد هنوز فرهنگ قدیمی خود را دارا می باشد و مسوولان آنچنان که باید توجهی به این شهر ندارند و سرمایه گذاری در این شهر ارزش زیادی ندارد به ناچار به شهر اصفهان روی آورده و در آنجا سکونت می گزینند .
میزان مهاجرت با خارج شهر میزان مهاجرت به داخل شهر
وضعیت اقتصادی
مردم شهر دولت آباد با توجه به اینکه دارای اراضی مناسبی می باشند .31 درصد از آنان دارای شغل کشاورزی می باشند ولی با توجه به کمی آب در سالهای اخیر از میزان اشتغال به کشاورزی آنها کاسته شده است .شغل مردم شهر به تفکیک کارگر 42 درصد ،کارمند 18 درصد و قالی بافی 9 درصد می باشد
شهر دولت آباد دارای یک منطقه صنعتی می باشد که در آن کارخانجات زیادی وجود دارد از جمله :سنگبری ،آجر ،لعاب کاری آجر ،بلور و شیشه ،مقوا سازی ، قطعه سازی خودرو ،کارگاههای برق و سیم پیچی ،تراشکاری و ساخت دستگاهای کارخانجات مختلف ،محصولات چینی ،پتو بافی ،ریسندگی و بافندگی ،لوله سازی ،اطاق سازی اتومبیل ،کاشی سازی ،تجهیزات اداری ،مشعل سازی گازی ،پلاستیک سازی ،سوخت پاش سازی ،دیگ بخار ،موکت بافی ،ریخته گری ،ساخت ماشین های کشاورزی ،ماشین های نانوایی و ...
به غیر از موارد فوق تعداد زیادی شرکت حمل و نقل در این منطقه صنعتی وجود دارد که حمل کالاهای ساخته را به نقاط مختلف استان ،کشور و کشورهای هم جوار انجام می دهند
مرفولوژی ساختمان ها
کل گیری ساختمانها شهر با توجه به اینکه ذکر شده این شهر یکی از شهر های قدیمی و تاریخی می باشد شکل اولیه ساختمانهای این شهر به صورت طاق چشمه ای که از خشت ساخته شده است بوده است ولی به مرور تبدیل به ساختمانهای آجر و گل و با سقف تیر چوبی بوده است که داخل ساختمانها از کاه گل پوشیده بود و سقف آنها نیز گلی بود که با گذشت زمان با استفاده از مصالح ساختمانی امروزی از جمله تیر آهن ،آجر ،شن ،سیمان ،گچ ، تیرچه بلوک ،ساختمانهای پیش ساخته ،سنگ ،آسفالت ،عایق های بام و... ساختمانها بنا می شوند .
شکل گیری کوچه ها و خیابانها در زمان قدیم بر اساس جوی آبها نقش بسته میشده و عرض کوچه هم به اندازه یک الاغ که با بار بگذرد در نظر گرفته می شده است ولی پس از اینکه این شهر دارای شهر داری شد کوچه و خیابان ها بر اساس طرح هادی شهر احداث شده اند.
در زمان های قدیم در منازل مسکونی برای نگهداری دام نیز فضایی در نظر گرفته اند که این فضا در حال حاضر به بیرون شهر انتقال یافته است .
ساختار اداری شهر
این شهر با توجه با اینکه از سال 1343 دارای شهرداری شده است و همچنین به عنوان مرکز بخش برخوار انتخاب شده است از آن زمان به بعد دارای ادارات متعددی شد که با ساکنین شهر دولت اباد و شهر های مجاور مثل :دستگرد، خورزوق، حبیب آباد، روستای اطراف مثل محسن آباد، شاهپور آباد ،کمشچه، علی آباد ، دنبی ، شورچه ،علی آباد ملا علی ارائه خدمات می نموده است ولی بنا بود که مرکز شهرستان برخوارو میمه هم شهر دولت آباد باشد که بنا به تصمیم مسولان استان ،شهر شاهین شهر به عنوان مرکز شهرستان انتخاب شد .
با توجه به اینکه شهر شاهین شهر مرکز شهرستان شد تمامی ادارات در آن شهر مستقر شده اند که با افزایش جمعیت شهر دولت آباد و فاصله زیاد دولت آباد تا شاهین شهر مسوولان بر آن شده اند تا تعدادی از ادارات مورد نیاز و ضروری مردم بخش بوخوار را در این شهر تاسیس نماید که ادارات فعال در شهر دولت آباد به شهر زیر می باشد
محدودیت ها
1- موبود مشارکت مردم : امروزه مساله ارتباطات و مشارکت مردم درکارها و بحث رایج و منطقی کشور ها خصوصا کشور های پیشرفته مطرح است . تجربه نشان داده است در هر کاری که همکاری و همدلی مردم بیشتر بوده پیشرفت کار ها چند برابر شده است اگر چه مردم شریف شهرمان در بسیاری از امور مشارکت نموده اند و همراهی و همکاری آنان زبان زد خاص و عام می باشد و لیکن با توجه به سطح فرهنگ بالای همشهریان انتظار بیشتری از آنان می رود و امیدواریم در جریان آزاد سازی خیابان ها و معابر و احداث فضای سبز و. .. همکاری لازم را بنمایند .
2- کمبود بودجه شهر :با توجه به این که در اذهان همه ی مسئولین می باشد که بودجه شهر دولت آباد بالا می باشد .ولی باید اذعان نمائیم که نسبت به کمبود امکانات بودجه کافی نداریم که امیدواریم مسئولین شهرستان و استان با اختصاص بودجه هایی از محل اعتبارات استانی و شهرستانی سرعت محرومیت زدایی این شهر شهید پرور را سرعت بخشند .
بهداشت محیط زیست شهر دولت آباد
سلامتی و شادابی افراد جامعه بزرگترین پشتوانه یک کشور را برای پیشرفت های اجتماعی و شکوفایی اقتصاد تشکیل می دهد و هر گونه سرمایه گذاری مادی یا آموزشی در این زمینه را باید نوعی سرمایه گذاری بنیادی تلقی کرد امروزه با استفاده از علم جدید در پزشکی میزان مرگ و میر ناشی از امراض را کاهش داده است ولی هنوز نتواسته است بطور کامل بر کنترل بیماریهای مختلف فائق آید آینده ی انسانها روشن است ،چنانچه بهسازی محیطی انجام دهند و تاریک است چنانچه با عوامل بیماریزای محیط مبارزه نکنند چرا که انسان موجودی است مرکب از جسم و روح که سلامتی ویا بیماری هر یک در دیگری موثر است و انسان سالم انسانی است که از هر دو جهت سلامتی داشته باشد و این میسر نیست مگر در سایه ی رعایت نظم و سالم سازی و بهداشت محیط زیست و بهداشت تمام همتش صرف جلوگیری از سرایت امراض و مبارزه با انواع میروبهاست چنانچه در تعریف بهداشت می گویند :بهداشت یعنی جلوگیری از بیماری ها ،بیماری های واگیر و مسری که ممکن است به سرعت میان مردم انتشار یافته محله یا شهر و یا کشور را فرا گیرد .
بیماری سالک : بیماری بومی و رایج این شهر بیماری سالک یا لیشمانیوز می باشد که کانون این بیماری از 10 کیلومتری شرق مورچه خورت شروع و تمام منطقه ی برخوار تا گاو خونی را در بر می گیرد مساحت این منطقه با طول 150 و عرض 6 تا 10 کیلومتری می باشد و سالیانه 9 تا 10 هزار زخم جدید دیده شده است علت اصلی پیدایش این بیماری هنوز مشخص نشده است ولی مخزن و عامل انتقال آن مشخص شده است .بی شک عوامل جغرافیایی مانند :آب و هوا ،جنس خاک ،(ساختار زمین شناسی ) و طول و عرض جغرافیایی از عوامل تعیین کننده می باشد به نظر می رسد یکی از عوامل اصلی تاثیر گذار بر مخزن و عامل انتقال این بیماری وجود دریاچه ای بوده که در دوران های قبل در این بخش وجود داشته و احتمالا در این دریاچه جاندارانی بودند که بقایای پوسیده آنها هنوز هم تاثیر گذار بر روی رستنی ها ،مخزن و عامل انتقال این بیماری می باشد و شاید هم پشه های عامل انتقال از بقایای پشه هایی باشند که در مردابهای دریاچه ی مذکور می زیستند این که عامل اصلی را ساختار زمین شناسی می دانیم به این دلیل است که پشه های خاکی در اکثر مناطق جغرافیایی دیده می شود ولی اثری از این بیماری نیست از طرفی این بیماری در کشور های سوریه ،عراق ،ایران و افغانستان وجود دارد که تقریبا در یک طول جغرافیایی قرار دارند .
بنابرین چنان نتیجه می شود که عوامل تعیین کننده ی این بیماری همانا عوامل جغرافیایی می باشد که این عامل جغرافیایی هنوز اثبات نشده است ولی این بیماری موشها بخصوص موش صحرایی از خانواده ژربلیده بوده و با نام رومبومیس اپیموس نامیده می شود و عامل انتقال آن پشه خاکی به نام «قلیوتوم پاپاسی »که در نوع شهری مخزن اصلی انگل سگ بوده و عامل انتقال همان پشه ی خاکی از انواع پشه های خاکی دیگر است .
مبارزه با پشه خاکی سم پاشی در کانونها و محدوده اماکن می باشد که حداقل 70 درصد اماکن سم پاشی گردد در غیر این صورت اثری ندارد و با توجه به از بین رفتن و تجزیه شدن سموم در مجاوردت نور آفتاب و کم شدن اثر آن توصیه می شود عمل سم پاشی در چند نوبت تکرار شود و برای مبارزه با موش صحرایی توصیه می شود راههای زیر را به کار برید :
1- گذاشتن تله 2- طعمه ی مسموم 3- سم پاشی داخل لانه ها 4- استفاده از دود اگزوز 5- مبارزه بیولوژی (استفاده از باکتری های بیماری زا مانند :سالمویناها 6- تغییر ژن موشها
نتیجه گیری از بیماری سالک
بنا به تحقیقات انجام شده از درمانگاه دولت آباد رقم مبتلایان به این بیماری تا سال 1350 در حدود 15 هزار نفر بوده است که لین رقم با توجه به بهسازی محیط (سم پاشی منازل )و رعایت بهداشت در سال 1354 به کمتر از 1000 نفر تقلیل یافت و این امر به خاطر حضور نظامیان و تکنسین های آمریکایی بود که در صنایع نظامی و پایگاه هشتم شکاری مشغول به کار بودند و بنا بر تحقیقات دانشکده بهداشت اصفهان سال 67-63 ،10 – 19 هزار زخم جدید دیده شده است به هر حال می توان چنین نتیجه گرفت که این بیماری هم قابل کنترل است و هم قابل پیشکیری و با مبارزه گسترده می توان آن را ریشه کن کرد در مورد استقرار بعضی از مراکز تفریحی ورزشی به بهانه ی وجود این بیماری طرح احداث به تعویق افتاده است (المپیک ) به این مثال توجه کنید :اگر قرار باشد به خاطر وجود سنگریزه های کوچک داخل برنج از طبخ و خوردن آن جلوگیری شود هیچ انسانی برنج نخواهد خورد و هیچ انسانی هم برنج نخواهد داشت و در مورد حبوبات و مسائلی از این دست هم همین طور .به راستی اگر قرار باشد انسانها برای هر مسئله کوچک زانوی غم به بغل بگیرند و آیه یاس بخوانند و اینگونه استدلال کنند در هر محدوده ی جغرافیایی کمبودهایی دیده می شود و با توجه به این استدلال در هیچ زمانی به مرحله رشد و توسعه نخواهیم رسید چنانچه نتوانیم موانع کوچک را از جلوی پا برداریم چگونه می توانیم به توسعه برسیم و یکی از پارامترهای توسعه گسترش بهداشت می باشد از این رو توصیه می شود قبل از اینکه مانع تراشی کنیم فکر ریشه کن کردن بیماری باشیم و فکر توسعه بهداشت .به امید روزی که با اقدام عملی این بیماری ریشه کن گردد و برای طرح های عمرانی بهانه هایی واهی نیاوریم .
.......................................
آب و هوا
این شهر به علت موقعیت خاصی که دارد دارای آب و هوای گرم و خشک کویری می باشد .باد شرقی از اوایل تا اواسط مهر می وزد و مدت وزش آن حدود 50 روز می باشد علاوه بر آن در ماههای گرم سال بادهای شمالی و جنوبی همراه با گرد و خاک و اب نواسانی از لحاظ شدت وجود دارد ولی باد اغلب به شمار نمی آیند .
فشار هوای این شهر 836 میلی بار و بیشترین آن در دی ماه و کمترین آن در تیر ماه می باشد در تابستان با گرمایی بیش ار حد مطلوب مواجه بوده و در فصل زمستان هم با سرمای زیاد گزنده و سایر فصول آب و هوای مناسب تری دارد .همچنین با توجه به وزش بادهای کویری (شرقی ) در برخی از روزهای تابستان بادها اغلب با گرد و خاک همراه می باشند .
خاک شناسی
منظور از خاک شناسی بررسی ابعاد تشکیل دهنده ی خاک می باشد که خاکهای شهر دولت آباد از گرد ،خاکهای رسی و گروه خاکهای شور می باشند
.
توپوگرافی زمین در شهر دولت آباد
وضعیت توپوگرافی زمین در شهر دولت آباد همانند منطقه ی برخوار است شیب اصلی شهر از جانب شمال غربی به جنوب شرقی است و بسیار ناچیز می باشد (بر اساس محاسبات از روی نقشه 1\50000 منطقه ی برخوار شیب زمین در شهر دولت آباد معادل 49 درصد است که از شمال غربی به سوی جنوب شرقی است )
وضعیت آب و کشاورزی شهر
منابع آب شهر
آب شرب
آب شرب شهر از طریق چاههای سطح شهر و شبکه ی بزرگ آب رسانی اصفهان تامین می گردد .آبی که از اصفهان تامین می شود 25 لیتر در ثانیه و طول خط انتقال آن 18 کیلومتر و ظرفیت مخازن آبی آن 500 متر مکعب و طول شبکه 90 کیلومتر می باشد .
آب کشاورزی
آب کشاورزی شهر از آبهای زیر زمینی (چاه ها) آبهای قنات ،پس آب فاضلاب تصفیه خانه شمال اصفهان تامین می شود قرار است که مقداری از آن با انتقال آب زاینده رود به وسیله کانال تامین گردد .
وضعیت مالکیت اراضی کشاورزی
مالکیت اراضی در این شهر به صورت خرده مالکی می باشد به همین خاطر زارعین نمی توانند زندگی خود را از طریق کشاورزی تامین نمایند و در مواقع بیکاری مجبورند به کارهای دیگر در داخل یا خارج از شهر اشتغال داشته باشند .
میزان درآمد هر کشاورز با سطح زیر کشت رابطه مستقیم دارد هر چه سطح زیر کشت بیشتر باشد میزان در آمد هم بیشتر می شود و با توجه به اینکه اکثریت کشاورزان این منطقه دارای مالکیت زمین کم به صورت خرده مالکی می باشند میزان در آمد اکثریت این قشر ناچیز است .
وضعیت خاکهای اراضی کشاورزی
خاکهای اراضی کشاورزی دارای درجه یک و درجه دومی می باشند که خاکهای درجه یک دارای هیچگونه اشکال و محدودیتی از نظر کشاورزی نیست .واراضی درجه دو قابلیت کشت و مناسب برای آبیاری می باشد ولی به علت دارا بودن مقدار کمی محدودیت بازده محصول آن با مقایسه با اراضی درجه یک نسبتا کم است و از نظر آبیاری نیز دارای محدودیت است .
وضعیت آب و خاک
وضعیت خاک و آب یعنی دو عامل اساسی و تعیین کننده بخش کشاورزی بر اساس بررسی های مزبور شهر دولت آباد در حد فاصل تغییر کیفیت آب و خاک در منطقه قرار گرفته است بطوریکه هر چه به جانب شمال و غرب شهر حرکت کنیم کیفیت آب مناسب و وضعیت خاک نیز بالطبع مطلوب تر است و هر چه به طرف جنوب و شرق مجموعه (شهر ) حرکت کنیم میزان شوری آب بیشتر و کیفیت خاک نیز متناسب آن پایین و محصولات کشاورزی با کاهش چشمگیری مواجه می گردد .
محصولات کشاورزی
گندم ،جو ،ذرت، هندوانه ، خربزه ،طالبی و گرمک ، خیار ، گوجه فرنگی ،یونجه ،شبدر ،چغندر قند ،پنبه ،آفتاب گردان ،سیب ،انار ، انگور و انجیر می باشد
البته شایان ذکر است که بیشترین مساحت اراضی این شهر را غلات در بر می گیرد که توصیه می شود اراضی کشاورزی در درجه اول به غلات مثل گندم اختصاص پیدا کند چونکه گندم از محصولات استراتژیک می باشد یعنی بیشترین نیاز مردم به این محصول می باشد از واردات این محصول کاسته می شود و از ساق و برگ اضافی آن می توان برای علوفه دام ،کارهای ساختمانی و کاغذ سازی استفاده کرد .
البته محدودیتی که در زیر کشت بردن سطح اراضی کشاورزی می توان یاد آوری کرد کمبود آب کشاورزی می باشد که به علت آن همه ساله مقدار زیادی از اراضی به صورت آیش و بایر می باشد .
امید است با انتقال آب زاینده رود از طریق کانال ،سبزی و خرمی اراضی کشاورزی مجددا برگردد ضمنا پیش بینی می گردد که حداکثر امکان ایجاد اشتغال در حد 5\14 درصد از نیروی شاغل در سال 1383 خواهد داشت .
امامزادگان برخوار:
چکیده:
ناحیه باستانی برخوار که از دشت وسیع و نواحی کوهستانی شمال اصفهان تشکیل می گردد، در بردارنده آثار معماری اسلامی متعدد و متنوعی، از جمله تعداد زیادی امامزاده است. با توجه به مواردی همچون ناشناخته بودن و عدم وجود مطالعات موردی از بناهای مذکور و متعاقب آن عدم شناخت شاخصه های معماری و تزیینی این آثار در نزد پژوهشگران و متولیان امر، انجام تحقیقات، پیرامون دربارۀ امامزادگان منطقه ضرورت می یابد. بر همین اساس پژوهش حاضر به منظور مشخص نمودن مواردی همچون گاه نگاری، مراحل توسعه، ویژگی های معماری و تزیینی و خصوصیات سبک شناختی امامزادگان منطقه انجام گردیده است. این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی بر اساس بررسی های میدانی، مطالعه منابع تاریخی و برخی کتب و منابع معاصر صورت گرفته است. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، در میان امامزادگان شناسایی شده در برخوار، به غیر از مواردی که در سالیان اخیر تخریب گردیده است، سایر بناها در فاصله قرون سوم هجری قمری، دوره سلجوقی، دوره ایلخانی، دوره صفوی و دوره قاجار بنیان گردیده است و در این بین بیشترین تعداد بقاع به دوره صفوی تعلق دارد. ابعاد ساختمانی، شمول، خصوصیات تزیینی و معماری و میزان پراکندگی جغرافیایی بقاع مذکور با درجه اعتبار و صحت انتساب فرد مدفون، اهمیت و وسعت مکان قرارگیری امامزاده و تراکم سکونت گاه های منطقه ارتباط تنگاتنگی داشته است.واژه های کلیدی: برخوار، اصفهان، سبک شناسی، امامزادگان
مقدمه
در تاریخ معماری اسلامی ایران زمین، بناهای آرامگاهی بعد از مساجد بیشترین تعداد را به خود اختصاص داده اند و در دوره های مختلف همواره توجهات ویژه ای را به خود معطوف داشته اند( براند،1377: 334)؛ از همین رو بناهای یاد شده همواره جلوگاه ظهور و بروز ویژگی های معماری، تزیینی و سبک شناختی اعصار مختلف بوده است. اگرچه در اکثر سکونتگاه های ایران اعم از شهرهای عمده و روستاهای کوچک و دورافتاده، اثر و ردپایی از این گونه ساختمانی و به ویژه بناهای موسوم به امامزاده دیده می شود، با وجود این تاریخ معماری و ویژگی های سبک شناختی بسیاری از آن ها ناشناخته بوده، انجام مطالعات گسترده در این زمینه را می طلبد. ناحیه برخوار به عنوان یکی از مناطق کهن حاشیه ای شهر اصفهان با دارا بودن تعداد زیادی از بناهای آرامگاهی و یادبودی از این قاعده مستثنی نیست. به غیر از چند مورد محدود، سایر امامزادگان منطقه چه از جنبه های نسب شناسی و هویت شخص مدفون در آن و چه از جنبه زمان ساخت، تاریخ معماری و ویژگی های سبکی، ناشناخته و گمنام است. در سالیان گذشته ساختمان قدیمی بسیاری از امامزادگان منطقه تخریب و نوسازی گردیده است. از این رو در تحقیق حاضر که در نوع خود برای اولین بار صورت گرفته است، تنها تاریخ معماری، گونه شناسی و شناخت چگونگی گسترش و مراحل توسعه امامزادگان منطقه مد نظر قرار گرفته است؛ بدین منظور این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی بر اساس بررسی های میدانی، مطالعه منابع تاریخی و برخی کتب و منابع معاصر صورت گرفته است؛ بدیهی است با توجه به اهداف مورد نظر، از میان 15 امامزاده منطقه برخوار، تنها امامزادگان دارای ساختمان قدیمی و یا امامزادگانی که بر اساس مدارک تصویری و مکتوب، ساختمان قدیمی آن قابل بازیابی بوده، مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. با توجه بدان که قسمت اعظمی از اطلاعات عنوان شده در این تحقیق به بررسی های دو دهه گذشته نگارنده می رسد، ساختمان قدیمی بسیاری از امامزادگان معرفی شده در حال حاضر وجود خارجی نداشته و یا در حال تخریب کامل است.1. محدوده جغرافیایی پژوهش
برخوار از لحاظ جغرافیایی دشت وسیعی است که با پهنه ای حدود 3601 کیلومتر مربع، در شمال شهرستان اصفهان، در 48 32پهنای شمالی و41 51 درازای خاوری نسبت به نیمروز گرینویچ قرار گرفته است و بلندی آن از سطح دریا حدود 1570 متر است. برخوار از شمال به شهرستان های نطنز و کاشان، از شمال شرق و شرق به شهرستان های اردستان و نایین و بخش کوهپایه از شمال غرب و غرب به میمه شهرستان های نجف آباد و خمینی شهر محدود می شود (افشار، 1378: 554). برخوار در منابع قرون سوم و چهارم هجری قمری تا دوره صفوی، یکی از رستاق ها و نواحی اصفهان معرفی شده(ابن خردادبه،70:1370؛ یعقوبی،50:1343؛ ابن رسته،1365: 182؛ ابن فقیه،1349: 98؛ ابن حوقل،1366: 107؛ یاقوت حموی،1957: 134و 133؛ حمدالله مستوفی،1362: 50 ). واژه رستاق یا معادل فارسی آن روستا با بخش امروزی مطابقت داشته(کیانی، 1365: 208) و از نظر یاقوت حموی جایگاهی است که دیه و کشتزار بسیار دارد و در نزد ایرانیان به جای سواد در اصطلاح مردم بغداد بکارمی رفته و از خوره و استان کوچکتر بوده است (یاقوت حموی، 1380: 38). در دوره صفوی به جای اصطلاح روستا از اصطلاح بلوک و َمحال استفاد شد(سمیعی،1307: 2) و تا پایان دوره قاجاری برخوار همواره به عنوان یکی از مَحال و بلوک اصفهان معرفی شده است(اعتماد السلطنه،1364: 241؛ الاصفهانی،1368: 303- 299)که هر دو به معنی ناحیه و بخش متعلق به اصفهان بوده است(میرزا رفیعا،1385: 571). در ارتباط با موقعیت برخوار در تقسیم بندی های امروزی کشوری لازم به ذکر است که این منطقه در سال 1337 یکی از دهستان های بخش حومة اصفهان بوده است(ادارۀ جغرافیایی ارتش، 1332: 189؛ عابدی، 1334: 52). برخوار از سال 1345 تا 1366 به یکی از بخش های تابع شهرستان اصفهان تبدیل می شود(مرکز آمار ایران، 1348: 18؛ ادارۀ جغرافیایی ارتش، 1366: 116و 115). در سال 1366 بر اساس تصویب نامۀ هیات وزیران، بخش برخوار از اصفهان جدا گشته، به همراه بخش میمه شهرستان برخوار و میمه را تشکیل می دهند. مرکز این شهرستان شاهین شهر بود و از دو بخش برخوار در جنوب و میمه در شمال تشکیل می شد. بعد از مدتی در این تقسیم بندی تغییراتی ایجاد شد به این صورت که به 3 بخش برخوار مرکزی به مرکزیت شاهین شهر و بخش برخوار به مرکزیت دولت آباد و بخش میمه به مرکزیت شهر میمه تبدیل شد. این تغییرات کماکان ادامه یافت تا اینکه در سال 1385 بخش برخوار به عنوان شهرستان برخوار به مرکزیت دولت آباد از دو بخش دیگر جدا شد و بخش میمه و بخش برخوار مرکزی به مرکزیت شاهین شهر، شهرستان شاهین شهر و میمه را تشکیل دادند. امامزادگان بررسی شده در این تحقیق شامل بناهای قرار گرفته در محدوده برخوار کهن است که با بخش برخوار مرکزی و بخش برخوار قبل از سال 1385 مطابقت دارد.تشریح پلان، معماری و تزیینات امامزادگان برخوار
بناهای آرامگاهی و یادبودی ناحیه برخوار از جنبه های گوناگون، قابلیت تقسیم و دسته بندی دارد؛ به عنوان نمونه بر اساس هویت شخص مدفون و جنبه کاربردی و علل ساخت بنا می توان آن ها را به 3 دسته تقسیم نمود: یکی مقابر اشخاص غیر مذهبی که بیشتر مختص اعیان و اشراف است و عموما از ساختمانی محقر شکل یافته است. دیگری مجموعه-ای از بناهای یادبودی است که تحت عناوینی همچون چهل دختران، غیب گاه و قدمگاه در نزد عموم معروف گردیده است و در پایان بقاع متبرکه و قبور بازماندگان و سلاله اهل بیت(سلام الله علیهم) است که با القابی همچون امامزاده، شاهزاده و شاه، نامبردار گردیده اند. آنچه در این تحقیق بدان اشاره می گردد، بناهای دسته سوم یا همان امامزادگان است. با توجه به این که برخی امامزادگان برخوار قبل و برخی بعد از بررسی های نگارنده به طورکامل تخریب شده اند، در این بحث ابتدا امامزادگان موجود و بقاعی که بعد از بررسی های نگارنده تخریب شده مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است و در مرحله بعد به امامزادگانی اشاره می گردد که تنها منبع اطلاعاتی آن ها، عکس های قدیمی، گفته های افراد محلی و در موارد معدودی برخی منابع مکتوب بوده است؛ بدیهی است تصاویر قدیمی سایر امامزادگان تخریب شده برخوار در اختیار نگارنده نبوده و از این رو در باب خصوصیات معماری دسته اخیر مطلبی عنوان نگردیده است.امامزاده شاه فیروز
این بنا در شاپورآباد، واقع در 23 کیلومتری شمال اصفهان قرار دارد. بنا در گوشه جنوب شرقی قبرستان واقع شده و در حال حاضر تنها اتاق مقبره یا گنبدخانه آن باقی مانده است(نقشه1). در گذشته بنا شامل گنبدخانه ای مربع شکل به ابعاد خارجی 7×7 متر و ابعاد داخلی35/4×20/4 متر در مرکز، ایوانی در ضلع شرقی و اتاق هایی در سایر اضلاع گنبدخانه و چسبیده به آن بوده است(تصویر 1-2). اتاق های اخیر به چهل دختران معروف بوده است و به عنوان مکان امانت گذاری جسد مردگان، جهت انتقال به اماکن مقدس کربلا و نجف، در مواقع ممکن استفاده می شده است. محوطه پیرامونی امامزاده با دیوار محصور گشته بود و در جبهه شرقی آن باغچه ای از درختان پسته کهن سال وجود داشت. گنبد خانه با گنبدی خشتی یک پوسته پوشش گردیده، از طریق مرحله انتقالی هشت ضلعی بر فراز سطح چهارگوش قرار گرفته است. مرحله انتقالی از طریق سکنج هایی با خیز کم به شکلی استادانه ایجاد گردیده است. به دلیل تعمیرات ناشیانه ای که در چند دهه گذشته صورت گرفته، نمای خارجی گنبد دچار پستی و بلندی شده و تا حدودی حالت موزون خود را از دست داده است. تنها ورودی اتاق مقبره در ضلع شرقی قرار گرفته است و به ایوان راه دارد. ایوان مذکور با استفاده از طاق و تویزه پوشش گردیده است. در دیواره های داخلی گنبدخانه و ایوان تاقچه هایی تعبیه گردیده و چهار نورگیر در اضلاع چهارگانه گنبدخانه به کار رفته است. پوشش داخلی بنا با گچ صورت گرفته و تنها تزیینات قابل ذکر آن یک ردیف قطاربندی بسیار ساده گچی است که بر اضلاع هشت گانه مرحله انتقالی قرار گرفته است(تصویر3). تنها مشخصه شخصیت مدفون، سنگ قبری ساده و فاقد هرگونه تزیینات و نوشتار است. در ارتباط با هویت و شجره نامه فرد مذکور، تا کنون اطلاعات موثقی بدست نیامده است. خشت، اصلی ترین و تنها مصالح مورد استفاده در بنا است. در ارتباط با تاریخ ساخت بنا ماکسیم سیرو گنبد مقبره را در ردیف گنبدهای عصر ساسانی محسوب کرده است و احتمال می دهد که این بنا مربوط به قرن سوم ه.ق باشد(سیرو، 1357: 368). قطاربندی های گچی مرحله انتقالی گنبد مشابه نمونه های بکار رفته در آثار دوره صفوی از جمله کبوترخانه صفوی مجاور امامزاده است. با توجه به ویژگی های معماری صفوی ایوان مقبره همچون تاقچه با طاق شیب دار و کاربرد قوس پنج و هفت، به نظر می رسد ایوان مذکور در دوره صفوی ایجاد شده است؛ بر همین اساس احتمالا ساختمان اولیه بنا در قرن سوم ه.ق ایجاد شده و در دوره صفوی با توجه به رسمیت مذهب تشیع و به دنبال آن لزوم توجه به بقاع متبرکه خاندان اهل بیت سلام الله علیهم تعمیرات، تزیینات و ساختمان سازی های چندی در بنا صورت گرفته است.امامزاده علی
مورچه خورت در فاصلۀ 50 کیلومتری اصفهان قرار گرفته است و امامزاده علی در ضلع غربی فضای داخلی قلعه مورچه خورت و نزدیکی ورودی اصلی آن واقع شده است( نقشه2-3). بر اساس گفته ها، این مکان مدفن علی بن موسی بن جعفر(ع) است؛ با وجود این تا کنون مدرکی بر تایید این مسئله حاصل نشده است. جهانگردان اواخر عصر قاجاری همچون سدیدالسلطنه، اوژن اوبن، هانری رنه دالمانی که همگی در حدود صد سال پیش از مورچه خورت گذر کرده اند، این مکان را به عنوان مقبره سید علی برادر زاده امام موسی کاظم (ع) معرفی کرده و از موقعیت والای آن در بین ساکنان محل یاد نموده اند(سدیدالسلطنه، 1362: 89؛ اوبن، 1362: 283؛ دالمانی، 1378: 506). بنا، سر در ورودی ساده ای داشته و فضای داخلی آن از حیاطی مستطیل شکل تشکیل شده است که در سه ضلع آن تاق نماهای جناغی قرار گرفته است(تصویر4). در ضلع غربی حیاط، سه ایوان واقع شده که در پشت آن ها اتاق مقبره در وسط و دو اتاق دیگر در طرفین قرار گرفته است. در حیاط امامزاده قبرهای متعددی وجود دارد که حاکی از کاربری آن به عنوان قبرستان داخلی محل بوده است. اتاق مقبره به صورت کشیده و بلند با گنبد مخروطی پوشیده شده است. این گنبد به صورت دو پوش پیوسته از داخل بیضی و از بیرون مخروطی است. ایوان ها و اتاق های کناری با استفاده از تکنیک تاق و تویزه پوشش گردیده است.گنبدخانه از طریق یک ورودی به ایوان شرقی و از طریق ورودی دیگری به اتاق ضلع شمالی راه دارد. تزیینات کاشی کاری جالب توجهی در بنا دیده می شود که از نظر مضمون و مکان قرارگیری به دو دسته تقسیم می شود؛ دسته اول قطعاتی از کاشی های خشتی هفت رنگ است که به شکل نامنظم بر دیواره داخلی ایوان های امامزاده بکار رفته و با توجه به بررسی های به عمل آمده در گذشته اطراف سنگ قبر مقبره را می پوشانده است. نقش مایه های تزیینی کاشی های مذکور در نوع خود کم نظیر بوده و در بردارنده تصاویر گل و گیاه به همراه تصاویر حیواناتی همچون طاووس، آهو و بناهای مذهبی به شکل گنبد و گلدسته و پیکره های انسانی است. دسته دوم از تزیینات کاشی کاری در نمای خارجی گنبد دیده می شود که خود به دو دسته تقسیم می شود؛ یکی کاشی های گره چینی سطح مخروطی گنبد و دیگری کاشی های خشتی است که در تزیین ساقه گنبد بکار رفته است. در این بنا کتیبه هایی نیز دیده می شود که از جمله آن ها کتیبه ای گچبری شده شامل عبارت «یا قاضی الحاجات» است که به خط ثلث بر قسمت فوقانی بدنه غربی اتاق مقبره نگاشته شده است و دیگری نمونه های موجود بر سطوح کاشی کاری شده است که یکی از آن ها بر ساقه گنبد به خط ثلث بر زمینه کاشی خشتی لاجوردی شامل آیه 34 سوره « نور» می باشد و دیگری کتیبه های کاشی کاری اطراف سنگ مقبره شامل عبارت « البانی حاجی سلیمان بن حاجی ابراهیم 1232 » و عبارت ناخوانای«...امامزاده...علی » است. مصالح بنا از خشت و آجر است و آجر بیشتر در نمای بنا گرفته شده است. با توجه به تصویری که ارنست هولستر در حدود 150 سال پیش از قلعه مورچه خورت تهیه کرده به نظر می رسد ساختمان امامزاده از آن زمان تاکنون تغییری نکرده است(رک.هولستر،1355: 283). سدیدالسلطنه معتقد است که بارگاه امامزاده علی توسط یکی از اعیان مورچه خورت به نام حاج سلیمان در دوره قاجاری ساخته شده(سدیدالسلطنه: 1362: 89)، وی همان شخصی است که نامش در کتیبه های بنا آمده است. ویژگی هایی همچون تاکید بر ارتفاع و کشیدگی و باریک بودن گنبدخانه در کنار مواردی همچون ساختار شکلی و اجزای تشکیل دهنده گنبد ، از جمله موارد قابل مقایسه با نمونه های دوره ایلخانی به ویژه مقبره حمدالله مستوفی در قزوین(قرن 8 ه.ق) و مقبره بابا قاسم در اصفهان(741 ه.ق) است. با توجه به اهمیت یافتن مورچه خورت در دوره صفوی و متعاقب آن شکل گیری قلعه فعلی آن و اقتضاعات خاص دوره صفوی، به نظر می رسد سایر قسمت های بنا در این دوره ساخته شده است. بر همین اساس چنین نتیجه گیر ی می شود که اصل بنا شامل گنبدخانه، در دوره ایلخانی ایجاد گردیده و طی دوران صفوی تاق نماهای اطراف صحن، اتاق ها و 3 ایوان گنبدخانه ساخته شده است. در تایید این انتساب لازم به ذکر است که وجود 3 ایوان در نمای خارجی گنبدخانه از جمله ویژگی های است که بیشتر در مقابر صفوی دیده شده است و در دوره قاجاری نیز تداوم داشته است. مفاد کتیبه های موجود بنا نشان می دهد در دورة قاجاری، تزیینات کاشی کاری سنگ قبر و برخی تعمیرات بنا به همت یکی از بزرگان محل انجام گردیده است. در میان امامزادگان برخوار، ساختمان امامزاده علی تنها بنایی است که کمترین میزان دخل و تصرف دوره معاصر را به خود دیده است.امامزاده شاهزاده ابوالحسن
این بنا در 2 کیلومتری شرق روستای کمشچه، در فاصله 26 کیلومتری شمال شرقی اصفهان واقع شده است. با توجه به بررسی های صورت گرفته. (1) شاهزاده ابوالحسن از امامزادگان معتبر برخوار بوده است و مدفن سید حسن مشهور به ابوالحسن است که با 8 واسطه به امام موسی کاظم(ع) می رسد(علوی اصفهانی،1372: 22؛ ابوسعیده موسوی،1390: 169). در حال حاضر به جز یک صندوق قبر کاشی کاری شده، اثری از این امامزاده باقی نمانده است. با توجه به بررسی-های گذشته نگارنده و عکس های قدیمی امامزاده(تصویر6 و7)، بنای شاهزاده ابوالحسن شامل اتاق مقبره ای مربع شکل به ابعاد 10/6×10/6 متر در مرکز و اتاق ها و ایوان هایی در اضلاع چهارگانه آن بوده است(نقشه4) با توجه به عکس های قدیمی، حداقل وجود یک ایوان در ضلع جنوبی اتاق مقبره محرز می گردد. فضای داخلی اتاق مقبره به واسطه وجود صفه-هایی در اضلاع چهارگانه به حالت چلیپا شکل درآمده است. به غیر از ضلع غربی در سایر اضلاع گنبدخانه ورودی های کم عرضی قرار گرفته است. به نظر می رسد گنبد امامزاده از نوع گنبدهای دوپوش گسسته بوده که در اثر تخریب، پوسته بیرونی آن از بین رفته و تنها قسمت گریو آن باقی مانده است. بعد از تخریب، قبه ایی بر فراز آهیانه ایجاد گردیده تا هم زیبایی منظر بنا و هم موجبات نورگیری فضای داخلی گنبدخانه را فراهم سازد. گنبد از طریق سطح هشت ضلعی ایجاد شده توسط تویزه های چهارگانه و سکنج های واقع در گوشه ها، بر فراز فضای مربع شکل اتاق قبر قرار گرفته است. صندوق قبر بنا دارای تزیینات زیبای کاشی گره چینی در اشکال گره های متنوع هندسی است. به غیر از مورد یاد شده ساختمان کهن امامزاده فاقد هر گونه تزییناتی بوده است و کاشی های بکار رفته در نمای خارجی گنبدخانه، به 5 دهه گذشته تعلق داشته است. مصالح بنا در پی، سنگ و در سایر نقاط از خشت هایی به ابعاد 5×26×26 سانتی متر تشکیل گردیده بود. در حال حاضر کتیبه ای برای تشخیص دوره ساختمانی بنا وجود ندارد. بر اساس بررسی های نگارنده، در نزدیکی امامزاده، روستایی متروکه قلعه مانند به نام شاه قاضی وجود دارد که با توجه به خصوصیات معماری، نوع پلان و مواد فرهنگی سطحی، قدمت آن به دوران صفوی می رسد. با فرض دو پوش بودن گنبد اولیه مقبره، ساختار شکلی گنبد آن قابل مقایسه با بسیاری از نمونه های دوره صفوی به ویژه بقعه خاتون آبادی اصفهان از دوره سلطان حسین صفوی، است. با توجه به مسایل عنوان شده به همراه ابعاد خشت های بنا که با ابعاد خشت های آثار صفوی منطقه مطابقت دارد، احتمالا بنای فعلی امامزاده در دوره صفوی همزمان با ساخت قلعه شاه قاضی، بنیان گردیده است. با توجه بدان که کاربرد قبه بر فراز گنبد از خصوصیات مشترک بسیاری از مقابر دوران قاجار محسوب می گردد و همچنین در نورگیرهای قبه این بنا از قوس های هلالی خاص قاجار استفاده گردیده است، به نظر می رسد قبه مقبره و پاره ای تزیینات- همچون کاشی کاری ضریح امامزاده- و تعمیرات بنا در دوره قاجار انجام گرفته است.امامزاده شاهزاده عبدالمومن
این امامزاده در حبیب آباد واقع شده است که در 18 کیلومتری شمال شرقی اصفهان قرار گرفته و مقبره شاهزاده عبدالمومن از نوادگان حضرت موسی بن جعفر(ع) است که در مورد صحت انتساب آن تا کنون مدرک صحیحی به دست نیامده است. تعمیرات و نوسازی های سالیان گذشته تا حدودی اصالت اولیه بنا را از بین برده با وجود این در مقایسه با سایر امامزادگان معرفی شده، فضاهای کهن آن از سلامت بیشتری برخوردار است(نقشه5). بنا از گنبدخانه ای مربع شکل در مرکز، 2 ایوان در اضلاع جنوبی و غربی و اتاق هایی در سایر اضلاع گنبدخانه تشکیل گردیده است(تصویر8 و9). امروزه به جز گنبدخانه و ایوان غربی سایر فضاهای مذکور تخریب شده است. فضای داخلی گنبدخانه از طریق 2 ورودی به ایوان-های جنوبی و غربی راه داشته است. تزیینات بنا در فضای داخلی شامل نقاشی دیواری و در بیرون شامل کاشی کاری است. پوشش های بکار رفته در بنا در ایوان ها، تاق و تویزه و در گنبدخانه به صورت گنبدی د و پوسته گسسته است که خود آن در سالیان اخیر تخریب و پوشش جدیدی بر جای آن ساخته شده است. کتیبه های بنا شامل نوشته هایی است که بر روی گچ ایجاد گردیده و در بردارنده اسامی مقدس و چند ماده تاریخ است. خشت و آجر مصالح اصلی بنا را تشکیل می-دهد. از دیگر فضاهای امامزاده چند اتاق است که به شکل منفصل از ساختمان اصلی، در گوشه های شمالی و غربی صحن دیده می شود. کتیبه های بنا متعلق به دوران صفوی و قاجار است. کتیبه صفوی در فضای زیرین گنبد شامل عبارت «تاریخ شهر ...اول 1056» و کتیبه های قاجاری حاکی از تعمیر و تزیین بنا به دست یکی از اهالی حبیب آباد در سنه 1282ه.ق است؛ بر همین اساس بنای شاهزاده عبدالمومن در دوره صفوی ایجاد و در دوران قاجار تعمیرات و تزییناتی در آن صورت گرفته است.امامزاده میر احمد
امامزاده میر احمد در دلیگان، واقع در 13 کیلومتری شمال اصفهان قرار گرفته است(نقشه6). با توجه به گفته های مردم محل، این بنا مقبره میر احمد بن زید بن حسن(ع) بن علی(ع)، نواده امام حسن (ع) بوده است. اگرچه تاکنون صحت و سقم شجره نامه مشخص نگردیده است ولیکن به نظر می رسد که از امامزادگان معتبر منطقه بوده است؛ محمد مهدی بن محمدرضا الاصفهانی و افضل الملک از رجال و دانشمندان دوره ناصرالدین شاه قاجار به مطالبی مبنی بر درجه والا و اعتبار امامزاده میر احمد در آن زمان اشاره کرده اند(الاصفهانی، 1368: 303؛ افضل الملک،1380: 79). در همین رابطه افضل الملک چنین نوشته است: «...دیگر از قرای معروف برخوار، دلیجان است و دیه کوچکی است تازه اشتهار نموده به جهت آن که امامزاده احمد است و نبیره امام حسن مجتبی(ع) است. نسب آن بزرگوار حاجت[به]تفحص ندارد، از آن که به کرامت و خرق عادت صحت نسب و جلالت خود را این امامزاده معلوم کرده است. مکرر به واسطه توسل، امراض لاعلاجی را شفا داده و کرامت ها از آن جا بروز نموده است». مکان قرارگیری امامزاده قبرستان روستا بوده و محوطه آن با دیواری محدود می گشته است. با جود دخل و تصرف های انجام شده، تا حدودی اصالت اولیه بنا حفظ گردیده است؛ براین اساس امامزاده شامل اتاق مقبره مربع شکل در ابعاد20/5×20 /5 متر بوده و چهار ورودی در اضلاع چهارگانه آن واقع شده است. چهار پنجره بر فراز ورودی های چهارگانه، نور داخلی بنا را تامین می کرده است. فضای داخلی امامزاده بسیار ساده و عاری از هر گونه تزییناتی بوده است و ضریح فعلی امامزاده جدیدا نصب گردیده است. در حال حاضر گنبد به صورت یک پوش بوده است و از طریق سکنج بر فراز سطح زیرین قرار گرفته است. بر قسمت فوقانی نمای خارجی گنبد، قبه ای با تزیینات کاشی گره چینی شامل نقوش هندسی و ذکر «لا اله الا الله محمد رسول الله و علی ولی الله» قرار گرفته است(تصویر10و11). مصالح اصلی این بنا از خشت بوده است و در سالیان گذشته ایوانی در ضلع شمالی آن ایجاد گردیده است. در این بنا نیز کتیبه تاریخ داری جهت تعیین زمان ساخت مقبره وجود ندارد. افضل الملک در کتاب سفرنامه خود چنین نوشته که«...از قدیم بقعه و گنبدی دارد و الحال محل زیارت همگان است»(افضل الملک،1380: 79). از جمله موارد قابل دریافت از نوشته های افضل الملک، محدود بودن بنای امامزاده به یک گنبدخانه و موجودیت آن قبل از دوران قاجاری است. احتمالا همانند امامزادگان شاهزاده عبدالمومن و شاهزاده ابوالحسن که عنصر اصلی آن گنبدخانه ای مربع شکل بوده و در دوره صفوی ساخته شده اند، بنای امامزاده میر احمد نیز در دوره صفوی به شکل اتاق مقبره مربع شکلی بنیان گردیده است. با توجه به خصوصیات قاجاری قبه امامزاده، در دوره قاجار تعمیرات و الحاقاتی در بنا صورت گرفته است.
امامزاده سید کمال الدین
بنای امامزاده سید کمال الدین در جنوب شرقی سین و محدوده قبرستان این مکان قرار گرفته است که بر اساس تاریخ سنگ قبور، قدمت قبرستان آن حداقل به دوره صفوی می رسد. روستای سین در فاصله 20 کیلومتری شمال اصفهان واقع شده است. این بنا آرامگاه سید کمال الدین بن علی بن جعفرالصادق(ع) بوده و بر اساس بررسی های صورت گرفته (3) از جمله امامزادگان معتبر منطقه محسوب می گردد. در مستدرک الوسایل و تحفه الاحباب به قرار گرفتن قبر یکی از اولاد علی بن جعفرصادق(ع) در قریه سین برخوار اشاره گردیده است(بهشتی، 1376: 14). میرزا محمد هاشم چهارسوقی در کتاب میزان الانساب بدین مسئله اشاره کرده است که امامزاده سیدکمال الدین سین یکی از 3 امامزاده معتبر اطراف اصفهان بوده و نقلی از مجلسی اول در اعتبار نسب این امامزاده آورده است(بهشتی، 1376: 14). آن چه از بنای اولیه باقی مانده است گنبدخانه مربع شکلی به ابعاد20/7 ×20/7 متر است( نقشه7-8). در چهار ضلع گنبدخانه چهار تورفتگی صفه مانند وجود داشته است که فضای چلیپا شکل داخل مقبره را به وجود آورده است(تصویر12). گنبدخانه، چهار ورودی در اضلاع چهارگانه خود دارد. گنبد بنا از نوع یک پوش بوده، از طرق تویزه ها و سکنج بر فراز سطح زیرین قرار گرفته است. سطح خارجی این گنبد به شیوه گنبد یخدان یخچال ها، حالت پلکانی دارد. بر فراز این گنبد قبه ای هشت ضلعی با هشت دریچه وجود دارد که نمای خارجی آن با کاشی های تک رنگ سبز پوشیده شده است. ضریح فعلی امامزاده در سالیان اخیر نصب گردیده است. نمای داخلی گنبدخانه در اصل با گچ پوشیده بوده و در چند دهه گذشته با نقوش گیاهی، مناظر و آیات قرآنی تزیین گردیده است. در طرفین اضلاع شمالی، غربی و جنوبی گنبدخانه، مماس با ورودی های چهارگانه، 3 ایوان عمیق قرار دارد و در طرفین هرکدام از ایوان های مذکور، اتاق هایی با ایوانی در جلو قرار دارد. در ضلع شرقی گنبدخانه نیز تعدادی اتاق قرار گرفته است که همگی آن به همراه 3 ایوان یاد شده در 50 سال گذشته بنا شده است(تصویر13). خشت هایی به ابعاد5 /4×5/23×5/23 سانتی متر مصالح اصلی بنا را تشکیل می دهد. اگرچه بنا فاقد کتیبه است اما با توجه به قوس های هلالی بکار رفته در تاقچه ها و پوشش فضاهای کناری گنبدخانه، به احتمال قریب به یقین اتاق مقبره در دوره قاجاری ساخته شده است و به شیوه مرسوم آن عهد، قبه ای بر فراز گنبد قرار گرفته است.سایر امامزادگان
امامزاده ابراهیم معروف به امامزاده نرمی، امامزاده شاه نعمت الله و امامزاده ادهم از جمله امامزادگان تخریب شده برخوار هستند که با توجه به عکس های برجای مانده، پلان و اجزای معماری آن به طور نسبی از قابلیت تشخیص و تعیین برخوردار است. امامزاده ابراهیم در زمان آباد، در 18 کیلومتری شمال اصفهان واقع شده است(تصویر14). این بنا مدفن ابراهیم بن موسی بن جعفر(ع)، از فرزندان بلافصل امام موسی کاظم(ع) و برادر امام رضا(ع) بوده و در شمار یکی از معتبرترین امامزاده های منطقه محسوب می شود. آقا میرزا محمد هاشم چهارسوقی، آقا میرزا محمد چهارسوقی ،حاج ملا محمد هاشم خراسانی و آخوند گزی از جمله علمایی هستند که صحت انتساب امامزاده نرمی را تایید کرده اند(ابطحی موسوی اصفهانی، 1418: 161). الاصفهانی و افضل الملک نیز به درجه والا و صحت انتساب این امامزاده اذعان کرده اند و آن را زیارتگاهی معرفی کرده اند که نه تنها اهالی ناحیه برخوار بلکه اهالی سایر نواحی و بلوکات اصفهان نیز به زیارت آن می شتافتند(الاصفهانی، 1368: 303؛ افضل الملک،1380: 80). در حال حاضر شجره نامه امامزاده در آستان قدس رضوی نگهداری می شود. با توجه به گفته های کارشناس وقت، بخش فنی اداره اوقاف و امور خیریه استان اصفهان که قبل از ویرانی بنا بررسی هایی در مورد آن انجام داده است، اصل این بنا به دوران سلجوقی تعلق داشته است.(4) بنای امامزاده شامل گنبدخانه مربع شکلی بوده است که بر فراز آن گنبدی قبه دار قرار می گرفت. نمای خارجی قبه را تزیینات کاشی کاری هفت رنگ با نقوش اسلیمی تزیین کرده و فضای داخلی اتاق مقبره نیز با تزیینات کاشی کاری و آینه کاری زینت یافته بوده است. طبق اظهار نظر یکی از اهالی محل، طی تخریب مقبره، گچبری های زیبایی در زیر برخی از لایه های گچی داخل مقبره هویدا گشته است. ورودی اصلی گنبدخانه همانند اکثر امامزادگان برخوار از طریق یک ایوان به صحن امامزاده راه می یافت. ایوان مقبره دارای تزیینات کاشی کاری بود و سرتاسر تاق آن با مقرنس کاری تزیین گردیده بود. در قسمت جلویی این ایوان سایه بانی چوبی قرار گرفته بود. بر اساس نوشته های حسن زنده دل، کتیبه ای از جنس کاشی معرق به خط ثلث لاجوردی بر زمینه ای آجری در این ایوان وجود داشت که حاکی از اتمام بنای آرامگاه در دوره شاه عباس صفوی بوده است. در فضای داخلی گنبدخانه نیز مشابه این کتیبه، شامل آیه 130 از سوره «بقره» وجود داشته است(زنده دل،1377: 153). از دیگر کتیبه های داخل گنبدخانه، کتیبه ای گچبری دربردارنده آیه 97 سوره «آل عمران» بوده است(زنده دل، 1377: 153). سنگ قبر مقبره شش ضلعی و فاقد هرگونه نوشته و تزییناتی بوده و ضریح چوبی مشبک کاری شده ای بر آن قرار می گرفت. از دیگر فضاهای بنا، اتاق ها و صفه هایی واقع در فضاهای کناری گنبدخانه بوده است. در زمستان 1379، طی حفاری محوطه اطراف امامزاده به منظور عملیات ساختمانی، سنگ قبری در عمق 2 متری زمین هویدا گردید؛ اگرچه به واسطه فرسایش بسیاری از جزئیات این سنگ محو گردیده بود اما با توجه به فرم، ویژگی های تزیینی و نمونه های مشابه تاریخ دار به دوران صفوی تعلق داشته و به نظر سنگ قبر یکی از علما و بزرگان آن عصر بوده است. در طول دهه های گذشته چندین بار ساختمان امامزاده تخریب و نوسازی گردیده است. با توجه به مطالب یاد شده به نظر می رسد اصل بنا دست کم مربوط به زمان سلجوقی بوده باشد و در دوره شاه عباس اول صفوی تجدید بنا شده است و تزییناتی در آن صورت گرفته است. با توجه به مشخصه های قاجاری قبه واقع بر راس گنبد، در این زمان نیز پاره ای الحاقات، تعمیرات و تزیینات در بنا صورت گرفته است.از دیگر امامزاده های تخریب شده، امامزاده شاه نعمت الله گز واقع در 17 کیلومتری شمال اصفهان است(تصویر15). این بنا مدفن شاه نعمت الله از نوادگان امام جعفر صادق (ع) است. بر اساس بررسی های سعیدالدین سجادی گزی این شخص قاضی القضات عصر شاه اسماعیل صفوی بوده و مقبره وی در این عهد ساخته شده است(سجادی جزی، 1383: 84-63). آن طورکه در بررسی تصویر مشخص می گردد، بنا متشکل از گنبدخانه ای در مرکز و اتاق هایی در کنار آن بوده است. مماس با گنبدخانه، ایوانی بزرگ و در طرفین آن 2 ایوان کوچکتر قرار داشته است که به اتاق های پشتی راه داشته است. در ارتباط با گاه نگاری بنای مورد نظر با توجه به کاربرد قوس های هلالی قاجاری، بی شک ایوان های مذکور و احتمالا اتاق های کناری گنبدخانه در عهد قاجاری ساخته شده است. در مورد گنبدخانه هر گونه اظهار نظری تنها بر مبنای حدس و گمان است. شاید همانند برخی از امامزادگان ذکر شده در این تحقیق به دوران صفوی تعلق داشته است. با توجه به عدم استفاده از قبه در نمای خارجی آن، این حدس بیشتر تقویت می شود. امامزاده ادهم دستگرد واقع در 15 کیلومتری شمال اصفهان از دیگر امامزادگان تخریب شده برخوار است(تصویر16). بر اساس روایت مردم محل این مکان مقبره ادهم از نوادگان امام موسی بن جعفر(ع) است. بنا دارای صحنی وسیع و دیواری گرداگرد آن بوده است. هسته اصلی بنا، گنبدخانه ای در مرکز بوده که در یکی از جبهه های آن 3 ایوان قرار داشت. ایوان مرکزی به گنبدخانه و ایوان های طرفین، هر کدام به اتاق های کناری گنبدخانه راه می یافت. بر فراز گنبد امامزاده، قبه ای کاشی کاری شده وجود داشت و خشت جزو مصالح اصلی آن بوده است. سطح خارجی گنبدخانه همانند بنای امامزاده سید کمال الدین به صورت پلکانی بوده است. ترکیب قبه و گنبد زیرین با بقعه قاجاری خاندان مدرس که در مسجد رحیم خان اصفهان واقع شده، شباهت زیادی را نشان می دهد. در حال حاضر با توجه به کمبود شواهد و عدم شناخت فضاهای داخلی بنا، هر گونه اظهار نظر در ارتباط با گاه نگاری ساختمان از اشکالات زیادی برخوردار است. شاید همانند اکثر امامزادگان منطقه گنبدخانه بنا در دوره صفوی ساخته شده باشد.
تحلیلی بر سبک معماری امامزادگان
اگرچه در ارتباط با ساختار شکلی و فرم معماری بناهای آرامگاهی، تقسیم بندی های متعددی صورت گرفته ولیکن بر اساس آن چه مورد توافق اکثر محققان قرار دارد در یک نگاه می توان آن را به دو دسته مقابر برجی شکل و مقابر به شکل قبه یا چهارگوش گنبددار تقسیم بندی نمود(کونل،1387: 74؛ براند،1377: 343-342)امامزادگان برخوار از لحاظ ساختار شکلی و معماری در دسته مقابر چهارگوش گنبددار یا قبه ها جای می گیرند. در اوایل دوران اسلامی ساخت مقابر چهارگوش گنبددار به عنوان یکی از شیوه های کهن آرامگاه سازی اسلامی نمایان گشت و از کهن ترین نمونه های برجای مانده این گونه آرامگاهی، مقبره اسماعیل سامانی در بخارا قابل ذکر است(اتینگهاوزن و گرابار، 301:1381). هر چند از اواخر قرن چهارم ه.ق ساخت مقابر برجی شکل بر چهارگوش های گنبددار برتری یافت و در فاصله قرون پنجم تا هشتم ه.ق یکی از فرم های اصلی مقبره سازی گردید ولیکن بر خلاف مقابر برجی شکل- که از قرن نهم ه.ق از رواج می افتد، مقابر چهارگوش گنبددار تقریباً در تمامی دوره های اسلامی رواج داشته است و از قرن نهم ه.ق به بعد، به عنوان اصلی ترین شیوه مقبره سازی مطرح گردیده است(براند: 1377: 366-342). در دوره ایلخانی در مقابر گنبددار نوعی تحول جدید ایجاد می شود؛ بدین معنی که بنای آن به گسترش و عظمت بیشتری دست می یابد. بهترین مثال برای این گونه بناها گنبد سلطانیه در زنجان است(کونل، 1387: 95). در دوره تیموری مقابر چهارگوش بیشتر در ابعاد کوچک بنا گردیده و به طور معمول بر یک جنبه بنا همچون پیش طاق یا گردن گنبد یا هر دو آن تاکید می شد(براند، 1377: 359). در دوران صفوی به بعد، به طور قطع نشانی از مقابر برجی شکل دیده نشده است و چهارگوش گنبددار تنها فرم مورد استفاده در معماری بقاع این دوران است. در این دوره مقابر غیر مذهبی به تدریج کنار رفته و ساختمان مقابر عموما به بزرگان مذهبی اختصاص می یابد. با توجه به تخریب برخی امامزادگان منطقه و مرمت و توسعه ساختمانی آن ها در دوره های مختلف بعد از احداث بنا به همراه دخل و تصرف های که در دوران معاصر انجام شده است، شاید نتوان به درستی تحلیل جامع و کاملی از اصول کمی و کیفی ساختمانی و تزیینی بنای امامزادگان منطقه ارایه داد. با وجود این همان گونه که مشخص می گردد، شیوه سبکی و معماری امامزادگان برخوار تحت تاثیر اصول کلی حاکم بر مقبره سازی ایرانی بوده است. با توجه به از رواج افتادن ساخت مقابر برجی شکل از دوران صفوی به بعد و تعلق دوره ساختمانی اکثریت امامزادگان برخوار به دوره مذکور، از مقابر برجی شکل اثری در این منطقه دیده نمی شود . از سویی دیگر، ساخت مقابر برجی شکل در دوران قبل از صفوی بیشتر مختص نیمه شمالی ایران بوده است و در مناطق مرکزی ایران که برخوار نیز زیر مجموعه آن محسوب می گردد، ساخت این گونه بنا چندان معمول نبوده است. از نکات بارز در معماری امامزادگان برخوار، سادگی و بی پیرایگی اکثر آن ها است. این مسئله بیش از هر چیز بدان سبب بوده است که اصول معماری ایرانی به ویژه مکتب معماری صفوی در ابعاد و اندازه های مردمی در امامزادگان منطقه رعایت گردیده است؛ بر همین اساس بناهای فوق عموما با صرف سرمایه ها و حداکثر توان های محلی ایجاد شده اند. از جلوه های بارز تبلور این مسئله ابعاد کوچک بناها به ویژه حجم کم گنبدخانه ها درطول، عرض و ارتفاع است. در مقایسه ساخت و سازهای که در دوره صفوی در این امامزادگان صورت گرفته با نمونه های انجام شده در دوره قاجار این امامزادگان، نکته قابل دریافت آن است که به واسطه مواردی همچون آغاز رسمیت یافتن مذهب تشیع و لزوم توجه به بقاع سلاله اهل بیت(س) در این دوره، انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت صفوی و رشد اقتصادی این دوره و به دنبال آن تاثیر این شرایط در ناحیه برخوار به عنوان یکی از مناطق واقع در مجاورت بلافصل پایتخت صفوی، موجبات رونق منطقه و گسترش ساخت و سازهای آن در عرصه های مختلف به ویژه معماری مذهبی و یکی از جلوه های مهم آن، معماری آرامگاهی، فراهم گشته است در صورتی که با ظهور دوره قاجار شرایط متفاوتی در زمینه های اقتصادی، سیاسی و تا حدودی مذهبی به وجود می آید؛ بدین شکل که پایتخت تغییر می یابد، کشور در نتیجه مواردی همچون ناامنی و عدم تدبیر در اداره امور، دچار بی ثباتی و ضعف اقتصادی می گردد و تاکیدی که در نزد صفویان بر مذهب تشیع وجود داشت، کمتر می شود؛ بر همین اساس با توجه به تاثیر این شرایط در برخوار عصر قاجاری، به غیر از موارد استثنا، در این دوره امامزادگان منطقه کمتر مورد توجه قرار گرفته اند و تعمیرات انجام شده در آن، از سطح پایینی برخوردار گردیده است. بررسی سبک ساختمانی و سازمان فضایی امامزادگان برخوار نشان دهنده وجود الگوی مشترک و مشابهی میان آن ها است؛ بدین شکل که عنصر اصلی ساختمانی تمامی این امامزادگان، اتاق مقبره مربع شکلی در مرکز بوده است، حال در دوره ساخت بنا یا در دوره های بعد، ایوانی منفرد یا ایوان های سه گانه به همراه اتاق های کناری به ساختمان گنبدخانه اضافه گشته است. از دیگر مشخصه های ساختاری مشترک اکثر این امامزادگان، وجود قبه ای بر پوسته بیرونی گنبد است. این قبه ها برخلاف گنبد زیرین که دارای سطحی ساده و بری از تزیینات بود، با استفاده از تزیینات کاشی کاری، تباینی آشکار با سطوح زیرین داشته است و نشان دهنده تمهیدی معمارانه در راستای افزایش تاثیر بصری و جنبه قدسی بقاع مذکور، به رغم محدودیت های موجود بوده است.نتیجه
با توجه به جایگاه والای امامزادگان در باور و اعتقادات جامعه، عمدتا مردم و برخی اوقات حاکمان همواره در مرمت، باز-پیرایی، توسعه و گسترش این بناها کوشش نموده اند. با توجه به آن که این مسئله تا به امروز نیز تداوم داشته است، ساختمان امامزادگان در مقایسه با سایر ابنیه دوران اسلامی ایران، بیشترین میزان تغییر و نوسازی را به خود دیده است؛ از همین رو گاه نگاری و شناخت مراحل توسعه و ساختمان سازی امامزادگان همواره مشکلات زیادی را به همراه داشته است. بدیهی است که این مسئله در ارتباط با امامزادگان برخوار نیز مصداق داشته است. با وجود این، آن چنان که مشخص گردید به غیر از مواردی که ساختمان اولیه آن به قرن سوم ه.ق، دوره سلجوقی، دوره ایلخانی و عصر قاجار بر می گردد، ساختمان سایر امامزادگان منطقه در دوره صفوی ایجاد گردیده است. در این دوره، انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت صفوی و رشد اقتصادی این دوره و به دنبال آن تاثیر این شرایط در ناحیه برخوار به عنوان یکی از مناطق واقع در مجاورت بلافصل پایتخت صفوی، موجبات رونق منطقه و گسترش ساخت و سازهای آن در عرصه های مختلف به ویژه معماری مذهبی و یکی از جلوه های مهم آن، معماری آرامگاهی شده است. امامزادگان منطقه از جنبه سبک معماری و گونه-شناختی در دسته مقابر چهارگوش گنبددار قرار دارد و گنبدخانه ای مربع شکل، عنصر اصلی فضایی آن را تشکیل داده است. به طور معمول این ساختار فضایی در اتصال با ایوانی منفرد یا ایوان های سه گانه، ترکیب و شکل واحدی می یافته است. به غیر از موارد استثنا از دیگر خصوصیات سبکی بنای امامزادگان برخوار، استفاده از خشت به عنوان مصالح اصلی و سادگی، بی پیرایگی و عدم استفاده گسترده از تزیینات و صناعات معماری در آن بوده است.پینوشتها:
1. استادیار گروه باستان شناسی دانشگاه شهرکرد
2. این بررسی ها توسط دکتر محمد مهدی فقیه بحرالعلوم صورت گرفته است.
3. بررسی نسب شناسی این امامزاده توسط حجه الاسلام کریم بهشتی صورت گرفته است.
4. مصاحبه نگارنده با دکتر علیرضا جعفری زند، کارشناس وقت اداره اوقاف اصفهان در زمستان 1379.
- ابطحی موسوی اصفهانی، موحد.(1418ه.ق).ریشه ها و جلوه های تشیع و حوزه علمیه اصفهان، اصفهان: دفترتبلیغات المهدی، ج1.
- ابن حوقل، محمد بن حوقل.(1366).صورة الارض، ترجمه و توضیح جعفر شعار، تهران: امیر کبیر، ج2.
- ابن خردادبه، عبیدالله بن عبدالله .(1370). المسالک والممالک، ترجمۀ دکتر حسین قره چانلو، تهران: [بی نا].
- ابن فقیه، ابی بکر احمدبن محمد.(1349).ترجمۀ مختصر البلدان(بخش مربوط به ایران)، ترجمۀ ح- مسعود، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
- ابوسعیده موسوی، حسین .(1390).المشجر الوافی، بیروت: احیاء الکتب.
- اتینگهاوزن، ریچارد و الگ گرابار.(1381). هنر و معماری اسلامی(1)، ترجمه یعقوب آژند، تهران: سمت.
- ادارۀ جغرافیایی ارتش.(1332).فرهنگ جغرافیایی ایران، تهران: دایرۀ جغرافیایی ستاد ارتش.
- ــــــــــــــــــ .(1366).فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران : فرهنگ جغرافیایی کاشان، تهران: سازمان جغرافیایی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح.
- اعتمادالسلطنه، محمد حسن خان.(1364).مرأت البلدان ناصری، به کوشش عبدالحسین نوایی و میرهاشم محدث، تهران: دانشگاه تهران، ج1و4.
- افضل الملک، میرزا غلاحسین.(1380).سفرنامۀ اصفهان، به کوشش ناصر افشاری فر، تهران: کتابخانۀ موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
- افشار، ایرج .(1378). شناخت استان اصفهان، تهران: هیرمند.
- الاصفهانی، محمد مهدی بن محمدرضا.(1368).نصف جهان فی تعریف اصفهان، به تصحیح منوچهر ستوده، تهران: امیرکبیر.
- اوبن، اوژن.(1366). ایران امروز،ترجمه علی اصغر سعیدی، تهران: کتابفروشی زواره.
- دالمانی، هانری رنه.(1378).سفرنامه از خوزستان تا بختیاری، ترجمۀ غلامرضا سمیعی، تهران: نشر طاوس، ج2.
- زنده دل، حسن و دستیاران.(1377).مجموعه راهنمای جامع ایرانگردی: استان اصفهان، تهران: ایرانگردان.
- سجادی جزی، سعیدالدین.(1383).فرهنگ و تاریخ گز برخوار، اصفهان: مقیم، ویرایش دوم.
- سدیدالسلطنه، محمد علی خان.(1362).سفرنامه سدید السلطنه: التدقیق فی سیر الطریق، تصحیح و تشحیح احمد اقتداری، تهران: بهنشر.
- سمیعی ، غلا مرضا.(1307).سواد طومار شیخ بهایی، اصفهان: اداره ثبت اصفهان.
- سیرو، ماکسیم.(1357).راههای باستانی ناحۀ اصفهان و بناهای وابسته به آنها، ترجمۀ مهدی مشایخی، تهران: سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران.
- عابدی، حسن .(1334). اصفهان از لحاظ اجتماعی و اقتصادی، اصفهان: کتابفروشی تأیید اصفهان.
- علوی اصفهانی، ابراهیم بن ناصربن طباطبایی.(1372). مهاجرت آل ابوطالب به انضمام کشف لباب الانساب« در مقدمه لباب الانساب بیهقی»، ترجمه محمدرضا عطایی، مشهد: آستان قدس رضوی.
- کونل، ارنست.(1387).هنر اسلامی، ترجمه هوشنگ طاهری، تهران: توس.
- کیانی، محمدیوسف.(1365).شهرهای اسلامی، نظری اجمالی به شهرنشینی و شهرسازی در ایران، تهران: هما.
- مرکز آمار ایران .(1348). فرهنگ آبادیهای کشور: استان اصفهان، تهران: مرکز آمار ایران.
- میرزا رفیعا.(1385).دستورالملک، به کوشش محمد اسماعیل مارچینکوفسکی، ترجمۀ علی کردآبادی، تهران: مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی.
- هولستر، ارنست .(1355). ایران در یکصد وسیزده سال پیش، ترجمۀ محمد عاصمی، تهران: وزارت فرهنگ و هنر.
- هیلن براند، رابرت.(1377).معماری اسلامی، ترجمه ایرج اعتصام، تهران: شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری.
- یاقوت حموی، شیخ شهاب الدین.(1380).معجم البلدان، ترجمۀ دکتر علی نقی منزوی، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور، ج1.
ـــــــــــــــــــــــــــ .(1957م.). معجم البلدان، بیروت: دارصادر وداربیروت، الجلد الثانی.
- یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب (1343). البلدان، ترجمۀ دکتر محمد ابراهیم آیتی، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
دستگرد برخوار