چند روز پیش حبیب آباد سر کار بودم که چشمم خورد به این جانور .. اسمش را نمی دونم ..بعضی گفتند گربه سموره ..دشمن مرغ ها .. ولی فکر نکنم اسمش این باشه ..هر کی اطلاعی از نام و مشخصات این موجود داره بنویسه ...
چند روز پیش حبیب آباد سر کار بودم که چشمم خورد به این جانور .. اسمش را نمی دونم ..بعضی گفتند گربه سموره ..دشمن مرغ ها .. ولی فکر نکنم اسمش این باشه ..هر کی اطلاعی از نام و مشخصات این موجود داره بنویسه ...
فرمانداری برخوار در یکی دوروز اخیر اقدام به برگزاری همایش وفاق نمود ..قرار بوده که تعدادی از شخصیتهای سیاسی از هر طیف در این جلسه دعوت بشند .. در این مورد دو نکته من بگم :
1- تعداد مدعوین اصلاح طلب قابل قیاس با اصولگرایان نبود ..اغلب افراد حاضر اصلاح طلب بودند .
2- شخصیتهای اصولگرای حاضر به غیر از یکی دونفر ، وجهه اصولگرایی ندارند.
3 - فرمانداری محترم باید بداند چه این طیف و چه اون طیف فقط این چهار تا شخصیت قدیمی نیستند بلکه صدها جوان خوش فکر و سرحال و البته بامعلومات کافی هم در صحنه هستند که شما از آنان غافلید و نمیدانید که شور انتخابات و مسیر حرکت مردم توسط همین هاست نه چند نفر خاص که دیگه حال و حوصله هیچ کاری ندارندو در مردم هم دیگرنفوذی ندارند.
اغلب ما شاید از شرکت چای دولت آباد گذشته ایم ..محلی باصفا که به صورت منظم مزرعه هایی بزرگ داره ودر آن به گشت غلات می پردازند ..ولی این همه گشت و با صفا بودن در ازای چیست ؟ آیا این محل با این همه سود ، ضرری برای منطقه ما ندارد ؟ در جواب باید بگویم که بله ...ضرر عظیمی که این محل به منابع آب زیر زمینی میزند بسیار زیاد است ولی به چشم نمی آید... من نمی دانم که چرا بعد از سالها هنوز این محل به سیستم آبیاری بارانی مجهز نشده و به صورت سنتی آبیاری میشود .... مسئولین هم طبق معمول خواب ... با اینکه قسمتی از آبیاری با آب فاضلاب است و چاره ای جز آبیاری سنتی برای آن نیست ولی در مورد آب چاه (حدود ده چاه)در این محل خیلی اسراف میشه وکسی هم انگار دنبال اصلاح این روند نیست...
یکی از بچه ها امروز برای کارهای اداری به اتاق اصناف برخوار رفته .. مشاهده کرده که جمعی از نانوایان درب اتاق اصناف تجمع کرده اند و گویا به روند توزیع آرد اعتراض و خواستار اصلاح آن هستند .. ان شاء الله مسئولان مشکل این عزیزان را حل نمایند تا نانوایان هم قول بدهند که کیفیت نان هایشان را بالا ببرند...
امشب داشتم پیاده روی میکردم ..دیدم که یک ماشین محکم جلوم ترمز کرد .. ترسیدم ..میخواستم فرار کنم .. دیدم بنده خدا با حالت مضطرب گفت : داداش ... سرویس بهداشتی عمومی کجاس ؟؟ .نمی دونستم کجا رو بهش بگم ..یوهو یادم اومد تو پارک معلم دستشویی هست ..بهش نشونی دادم ..اونم با سرعت جت به طرف پارک معلم حرکت کرد ولی با این حالی که من دیدم فکر نکنم به دستشویی رسیده باشه و مجبور شده کنار خیابان یک جا قضای حاجت کنه .. این مسئله شد سوژه امشب من .. واقعا این یک مشکل شهرهای برخواره که همه شان در یک مکانی که دسترسی بالایی نسبت به بقیه جاها داره از سرویس بهداشتی عمومی برخوردار نیست .. این مسئله درمدیریت شهری کشور های دیگر مبحث مهمی است ..میدونستید سازمانی بین المللی به نام سازمان جهانی توالت داریم ؟؟ خنده داره نه؟ حتی یک روز در تقویم به نام روز توالت داریم ( فکر کنم سوم نوامبر یا 13 آبان باشه ) ... این همه نوشتم که نتیجه بگیرم که شهرداران عزیز باید در این مبحث هم فکری بکنند و با ساخت حداقل یک سرویس بهداشتی عمومی در شهر این مسئله را حل کنند....