شب نامه انتقادی پیشنهادی مردم برخوار

۳۲۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرمانداری برخوار» ثبت شده است

زایشگاه گربه ها بجای اداره دولتی

شاید برای دولت پرداخت ماهی 3یا 4 میلیون اجاره برای محل یک اداره مشکلی نداشته باشه ولی اگر این مبالغ ریز را در کل کشور جمع بزنیم مبلغ هنگفتی میشه .البته اگر مخارج معقول باشه که مشکلی نیست لکن برخی این ریز هزینه ها اسراف بوده و دولت محترم باید در کلیه نواحی کشور از ان جلوگیری بکند .یک مثال کوچک بزنم . مساحت محل اداره آب و فاضلاب برخوار بیش از 5000 متر  است . اداره برق سابق برخوار با مساحت حدود 1000 متر که در بهترین جای شهر  قرار دارد نیز حدود 10 سال است که زایشگاه گربه ها شده است . با وجود این دو محل که هردو متعلق به وزارت نیرو است چرا این وزارت  برای راه اندازی اداره منابع آب یک منزل اجاره می کند ؟ این یک نمونه کوچک از اسراف شماست و اسراف های بزرگ نیز در کل کشور رخ می دهد و باعث می شوند در اخر سال کلا شرکت های وزارت نیرو از شرکت های زیان ده دولت معرفی می شوند . 

 

برق برخوار

 

۲۴ بهمن ۰۰ ، ۰۷:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد داوری دولت آبادی

دروغ شبکه بهداشت برخوار به حاج آقا ...

چند روز پیش شنیدیم که حاج آقا رحیمی واکسن کرونا را دریافت کرده است . من که ناراحت شدم . امشب از طریق یکی از دوستان   خبر بهم رسید که حاج آقا رحیمی قبلا فرموده  که وقتی که واکسن ایرانی آمد من اون را تزریق خواهم کرد . چند روز پیش از بهداری با ایشان تماس می گیرند و می گویند برای تزریق واکسن ایرانی تشریف بیاورید  و ایشان هم مراجعه کرده وواکسن را تزریق می کنند . بعد ایشان متوجه می شوند که واکسن خارجی بوده و برادران محترم بهداشتی به حاج آقا دروغ گفته اند . اینکار بسیار زشته . حاج آقا رحیمی کم شخصیتی نیست که شما به ایشان دروغ گفته اید . جایی شنیدم که از 700 دوز واکسن که به برخوار تخصیص دادند فقط 2 نفر برای تزریق مراجعه کردند.هههخخخ . احتمال میدهم که بهداشت حاج آقارابرای ترغیب مردم به تزریق این واکسن خارجی آشغالی طعمه قرار داده است . بله ... تا دروغ می گید  ظن وگمانه زنی ها هم در مورد شما بیشتر خواهد شد ... مردم برخوار همچنان با داروی امام کاظم علیه السلام به جنگ کرونا می روند ونیازی به این سم ها که نام را واکسن گذاشته اید ندارند .

مردم برخوار

۲۷ تیر ۰۰ ، ۰۰:۲۴ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد داوری دولت آبادی

کتاب خاطرات حاج حسین فتاحی

کتاب "باغ شماره هفت " مجموعه خاطرات رزمندگان جهادگر استان اصفهان را در دوران دفاع مقدس روایت می‌کند.

خاطرات حاج حسین فناحی

علی عادل مرام در این مجموعه خاطرات جهادگر حسین فتاحی از رزمندگان دولت آباد برخوار اصفهان را تصویر و تحریر کرده و سرآغاز نوشتارش مربوط به درگیری‌های سخت و سرد کردستان و اعزام از مقر کمیته دفاع شهری این شهر است.

در ابتدای کتاب آمده است: در آموزشی بودیم که خبر آوردند گروهی که از اصفهان به کردستان اعزام شده بودند و محمد داوری هم که بین آنها بود، شهید شده است.

وقتی به کردستان می‌‎رسند در محل باشگاه افسران سنندج مستقر می‌شوند. یکی از شب‌ها ضد انقلاب آنها را غافلگیر کرده و همه را سر بریده بود. روی یک تپه نزدیکی باشگاه، یک گودال بزرگ کنده بودند و با ماشین اجساد مطهر شهدا را به آنجا برده و دسته جمعی خاک کرده بودند.

این خبر بسیار دردآور بود. ما بیشتر از قبل برای اعزام به جبهه غرب آماده شدیم. سرانجام لحظه شماری‌ها تمام شد و از اصفهان با هواپیمای سی-۱۳۰ به کرمانشاه پرواز کردیم.

نام و نشان سرداران و فرماندهان بزرگ اصفهانی دوران دفاع مقدس در جای جای کتاب می‌درخشد. حسین خرازی، حاج آقا سالک، استکی، همت و رحیم صفوی

خاطره‌ای دیگر در قلب عراق و مربوط به مقدمات عملیات غرورآفرین فتح المبین است. لشکر مقدس امام حسین(ع)، واحد مهندسی در عید نوروز سال ۱۳۶۱

نوشتن جملات و واژگانی در کتاب با لهجه اصفهانی هم جالب توجه می‌نماید و در صفحه ۴۹ گپ و گفتی اینچنین دارد که:

- آقای محسن رضایی گفتن کی اصلا به شوما گفتِس بیایند اینجا خاکریز بزِنید؟

- خودمون اومدیم! کسی به مو چیزی نگفته بود.

-برادر محسن گفتِس بریند ا ونجا خاکریز بزنید.

-کوجا؟

-پشت پل

طرحشان این بود که آن طرف پل چیخاب خاکریز بزنیم. اما ما چند کیلومتری جلوتر رفته بودیم...

پس از روایت داستانی که حکایت از حرکت خطرناک خودرویی در شب با نوربالا به  دستور حاج حسین خرازی برای گیج شدن بعثی ها دارد، خاطره «بند جیم» هم که در خرمشهر روی داده، مملو از عبارات و جمله‌هایی با لهجهه شیرین اصفهانی است.

سلام خرمشهر

...من و زارعان به طرف خرمشهر حرکت کردیم تا به مسجد باشکوه این شهر رسیدیم. صحنه زیبا و باشکوهی بود. حدود ۷۰ نفر از بسیجی‌ها مثل کعبه مشغول طواف دور مسجد بودند. یک خبرنگار هم آنجا بود. یکی از بسیجیان به او گفت:

این جا شبیه کعبه است می‌خواهم هفت دور آن را طواف کنم.

تشنگی، کانال ماهی، فرار، تانک و خمپاره کلید واژگان دیگری در میانه ورق‌های پایانی کتاب هستند که سختی و دشواری کار رزمندگان سپاه اسلام را نمایان تر می‌کنند.

اما در جای دیگری دارد که خوابیدن ۲ نفر زیر بولدوزرهای خاموش همانا و اصابت ترکش خمپاره از زیرخاک به سرهای رزمندگان خسته و شهادت آرامشان همان.

پرکشیدن هایی در سکوت که گاهی حتی نامی از آنها نیست و در گمنامی محض در همان باغ بهشتی شماره هفت سیر می‌کنند و دستمان را می‌گیرند.

انتشارات ستارگان درخشان کتاب «باغ شماره هفت» را با صفحه آرایی و طراحی رسول خوانساری در ۱۴۶ صفحه منتشر کرده است.

۰۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۷:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد داوری دولت آبادی

همه با هم. برخوار را آبی نگه داریم

خیلی از مردم می دانند وبعضی ها هم نمی خواهند باور کنند که یکی از مهمترین عللی که برخوار  را همچنان آبی نگه داشته است و شاید در شهرستانهای استان کمترین آسیب را داشته  ، استفاده مردم از داروهای گیاهی مخصوصا داروی معجزه آسای امام کاظم علیه السلام بوده است . بیایید مثل قبل  ، به جای نذر ماسک و پخش مواد ضد عفونی کننده مضر ، داروی امام کاظم تهیه و بین مردم توزیع کنید .اگر هم نمی توانید تبلیغات کافی را در این مورد انجام دهید .الحمدلله همه عطاری های برخوار این دارو را به قیمت زیر 10000تومان دارند ... بیایید برخوار را آبی نگه داریم. از وقتی مردم پوشش لباس خود را کم می کنند احتمال افزایش کرونا هست مثل همین موقع ها ، نزدیک عید که لباس گرم کنار می رود وهمه با  تک پوش بیرون می ایند احتمال کرونا بالا میره 

کرونا دولت آبادبرخوار

 

 

۱۸ اسفند ۹۹ ، ۲۳:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد داوری دولت آبادی

تنبلی قرض الحسنه های برخوار به بهانه کرونا

چند وقتی است قرض الحسنه ها به بهانه کرونا فقط صبح ها کار می کنند . دیگه بهانه ای بهتر ازاین براتون پیدا نمی شد که ساعت کاریتون را مثل بانک ها بکنید .. شما فکر نمی کنید که یک کارمند یا کارگر برای واریز یا دریافت پول یاپرداخت قسط باید چند ساعت مرخصی بگیره .بانک ها اگر در ساعت اداری کار می کنند  به همه کارت بانکی دادند که همه جا میشه ازش استفاده کرد نه شما که یک دفترچه دادید که فقط خودتون هم اونرا قبول ندارید ...  .

۰۱ اسفند ۹۹ ، ۲۱:۴۰ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محمد داوری دولت آبادی