طبق یک رسم هر ساله فرمانداری باید از ادارات جهت مراسم 13 آبان روز ملی مبارزه با استکبار جهانی دعوت به حضور می نمود ولی این کار انجام نشده است .. البته کسی خواهان این نیست که تمامی کارکنان یک اداره در این مراسم شرکت کنند و در کار مردم خلل ایجاد کنندولی به جهت پیوند هرچه بیشتر مردم و مسئولین باید از هر اداره حداقل یکی دونفر شرکت کنند که گویا مسئولین ارشدشهرستان و البته خود مدیران ادارات در شرکت دادن این عزیزان کمی کوتاهی کرده اند .. ( تشکر از یکی از دوستان جهت ارسال این مطلب )
اصولگرا
راهپیمایی امسال با مدیریت اصلاح طلبان بود ..اصلح طلبان هم غرب زده هستند و به این برنامه ها اعقادی ندارند که بخواند دعوت کنند
همراه
اینکه کارمندان باید با اجازه بیاییند کاملا درست است ولی کارمندان هر اداره باید با اجازه رییس خود بیاییند. و اصلا رییس هر اداره باید امکانات و زمینه لازم را فراهم کند برا حضور فعال و لی شما گفتید فرمانداری باید دعوت
می کرد که بنده گفتم لازم نیست و قبلا هم اشتباه بوده دعوت کردن
می کرد که بنده گفتم لازم نیست و قبلا هم اشتباه بوده دعوت کردن
واقع گرا
آقای اصول گرا
من نه جز، اصول گراها و نه اصلاح طلب بلکه واقعیت گرا هستم و معتقدم هر دو گروه به اندازه لازم خیانت کرده اند هم به مردم و هم به انقلاب و همه دنبال منافع خود هستندونه انقلاب و مردم
ولی در مورد مطلب مطرح شده :
13 آبان مصادف است با 1- تبعید امام خمینی به ترکیه در سال 43 2- کشتار دانش آموزان در سال 57 3- تسخیر سفارت آمریکا سال 58 ولی فقط تسخیر سفارت خانه فقط روی آنتن هست
حمله به سفارت خانه یک کشور در هر کشور دیگر به منزله حمله به خاک آن کشور است. و از نظر سیاسی کار درستی نیست همانگونه که ما نیز نمی خواهیم به هر د لیل به سفارت خانه هایمان حمله شود .
اگر حمله به سفارت آمریکا یا همان لانه واقعا جاسوسی را در راستای یک کار انقلابی و کار یک گروه عصبانی از دست جنایت های آمریکا بدانیم و کار درستی در آن زمان بدانیم و قابل توجیح باشد.
ولی نگه داشتن گروگانها به مدت نزدیک به دوسال حتما کار درستی نبوده و اگر بلافاصله پس از چند هفته
( مثل ملوانهای انگلیسی) با کت و شلوار و سلام و صلوات فرستاده میشدند.اموال ایران تو آمریکا غارت نمیشد، حالت فوق العاده در آمریکا اعلام نمیشد و خلاصه اینکه این همه گرفتاری از دست آمریکا تو سی سال گذشته نداشتیم . شاید ، شاید جنگ هشت ساله هم نداشتیم، و دشمنی آمریکا و جنایت هایش کمتر ادامه داشت فکر می کنم از این نظر اصلاح طلب ها واقع بین ترند و نه احساسی
من نه جز، اصول گراها و نه اصلاح طلب بلکه واقعیت گرا هستم و معتقدم هر دو گروه به اندازه لازم خیانت کرده اند هم به مردم و هم به انقلاب و همه دنبال منافع خود هستندونه انقلاب و مردم
ولی در مورد مطلب مطرح شده :
13 آبان مصادف است با 1- تبعید امام خمینی به ترکیه در سال 43 2- کشتار دانش آموزان در سال 57 3- تسخیر سفارت آمریکا سال 58 ولی فقط تسخیر سفارت خانه فقط روی آنتن هست
حمله به سفارت خانه یک کشور در هر کشور دیگر به منزله حمله به خاک آن کشور است. و از نظر سیاسی کار درستی نیست همانگونه که ما نیز نمی خواهیم به هر د لیل به سفارت خانه هایمان حمله شود .
اگر حمله به سفارت آمریکا یا همان لانه واقعا جاسوسی را در راستای یک کار انقلابی و کار یک گروه عصبانی از دست جنایت های آمریکا بدانیم و کار درستی در آن زمان بدانیم و قابل توجیح باشد.
ولی نگه داشتن گروگانها به مدت نزدیک به دوسال حتما کار درستی نبوده و اگر بلافاصله پس از چند هفته
( مثل ملوانهای انگلیسی) با کت و شلوار و سلام و صلوات فرستاده میشدند.اموال ایران تو آمریکا غارت نمیشد، حالت فوق العاده در آمریکا اعلام نمیشد و خلاصه اینکه این همه گرفتاری از دست آمریکا تو سی سال گذشته نداشتیم . شاید ، شاید جنگ هشت ساله هم نداشتیم، و دشمنی آمریکا و جنایت هایش کمتر ادامه داشت فکر می کنم از این نظر اصلاح طلب ها واقع بین ترند و نه احساسی
خردمند
باسلام
خطاب به واقع گرا
در نظر جناب شما مواردی قابل تامل است:
1- واقع گرا بودن هم امتیاز نیست بلکه انسان متدین و مؤمن باید حق گرا باشد.امیدوارم فرق این دو را بدانید.
2- ادعای خیانت دو گروه اصولگرا و اصلاح طلب نیاز به اثبات دارد.
بله عملکردهای اشتباه و بعضا مضر بوده است ولی حتما در یک سطح و به یک اندازه نمی باشد.خساراتی که اصلاح طلبها به کشور وارد کرده اند بسیار بیشتر و کاری تر بوده است.
3- این که از سه حادثۀ روز 13 آبان،به تسخیر لانۀ جاسوسی بیشتر پرداخته شود به دلیل اهمیت این موضوع است؛ چنانچه حضرت امام (ره) این واقعه را انقلاب دوم نامیدند و آن را تایید نمودند.
4- اگر حمله به سفارت کشورهای خارجی صحیح نیست،همانگونه هم تبدیل سفارت به جاسوسخانه از آن کشور هم کار درستی نیست.بلکه قباحت بیشتری از حمله به آن دارد.
5- نگه داشتن گروگانها نزدیک به دو سال نبود بلکه کمی بیش از یکسال بود.
6- علت طولانی شدن ماندگاری گروگانها در کشور به خاطر خود آمریکائیها بود.مگر ما چه می خواستیم غیر از حق خود؟ اگر آنها این مطالبات به حق ما را رعایت کرده بودند ماجرا این قدر کش پیدا نمی کرد. تاریخ انقلاب مخصوصا دوران اوائل آن و قضایای گروگان ها را مطالعه کنید تا واقع و البته حق برای شما که طبق گفتۀ خود واقع گرا هستید روشن شود.
7- ربط دادن مشکلات و تحریمها به مسائل سفارت و گروگانها و ... ساده اندیشی و ناشی از عدم شناخت دشمن و مخصوصا آمریکاست! آنها با اسلام ناب محمدی که با پیروزی انقلاب اسلامی در این کشور منافع نامشروع آنها را قطع کرد، مشکل دارند.
8- از جملۀ آخر شما معلوم می شود که اصلاح طلب هستی و نه واقع گرا !!!
در نظر جناب شما مواردی قابل تامل است:
1- واقع گرا بودن هم امتیاز نیست بلکه انسان متدین و مؤمن باید حق گرا باشد.امیدوارم فرق این دو را بدانید.
2- ادعای خیانت دو گروه اصولگرا و اصلاح طلب نیاز به اثبات دارد.
بله عملکردهای اشتباه و بعضا مضر بوده است ولی حتما در یک سطح و به یک اندازه نمی باشد.خساراتی که اصلاح طلبها به کشور وارد کرده اند بسیار بیشتر و کاری تر بوده است.
3- این که از سه حادثۀ روز 13 آبان،به تسخیر لانۀ جاسوسی بیشتر پرداخته شود به دلیل اهمیت این موضوع است؛ چنانچه حضرت امام (ره) این واقعه را انقلاب دوم نامیدند و آن را تایید نمودند.
4- اگر حمله به سفارت کشورهای خارجی صحیح نیست،همانگونه هم تبدیل سفارت به جاسوسخانه از آن کشور هم کار درستی نیست.بلکه قباحت بیشتری از حمله به آن دارد.
5- نگه داشتن گروگانها نزدیک به دو سال نبود بلکه کمی بیش از یکسال بود.
6- علت طولانی شدن ماندگاری گروگانها در کشور به خاطر خود آمریکائیها بود.مگر ما چه می خواستیم غیر از حق خود؟ اگر آنها این مطالبات به حق ما را رعایت کرده بودند ماجرا این قدر کش پیدا نمی کرد. تاریخ انقلاب مخصوصا دوران اوائل آن و قضایای گروگان ها را مطالعه کنید تا واقع و البته حق برای شما که طبق گفتۀ خود واقع گرا هستید روشن شود.
7- ربط دادن مشکلات و تحریمها به مسائل سفارت و گروگانها و ... ساده اندیشی و ناشی از عدم شناخت دشمن و مخصوصا آمریکاست! آنها با اسلام ناب محمدی که با پیروزی انقلاب اسلامی در این کشور منافع نامشروع آنها را قطع کرد، مشکل دارند.
8- از جملۀ آخر شما معلوم می شود که اصلاح طلب هستی و نه واقع گرا !!!
واقع گرا
سلام
در جواب آقای خردمند به استحضار می رساند.
1- قطعا در مواردی که حق و باطل مشخص هستند حق گرا بودن ضروری است ولی در مسایل اجتماعی و سیاسی و .. که اصلا بحث حق و باطل مطرح و مشخص مشخص نیست وبا موضوع با قوانین یک کشور و قوانین بین المللی در ارتباط است باید واقعیت را دید و از بین نظرات مختلف آنچه را که به عقل نزدیکتر است پذیرفت. من از شما می پرسم در مسایلی مانند: خط فقر ، حق و حقوق کارگر و یا کارمند ، تبعیض بین دو نفر کارگر و یا حقوق بگیر در دو ارگان این نظام اسلامی حق چیست ؟ و واقیعیت چیست؟
نظر اسلام در مورد ربا چیست ؟ بانکها چه میکنند؟ نظر مراجع مختلف چیست ؟ حق کدام است ؟ و واقعیت چیست؟
2- منظور من از خیانت ، خیانت به مردم و دروغ گویی بود که در مثال فوق مطرح کرده ام نه در مورد خیانت به کشور و یا انقلاب که البته نیاز به اثبات دارد. همان اشتباهاتی که شما هم اذعان کرده اید با این تفاوت که شما اشتباهات یک گروه را بیشتر می دانید برخلاف نظر من ، هردو به یک اندازه سهیم هستند با این تفاوت که نوع اشتباهات متفاوت است.
3- تسخیر لانه جاسوسی اتفاق بزرگ و مهمی بوده است و اسناد جاسوسی زیادی بدست ما افتاده است واین کار از نظر ما بسیار خوب و انقلاب دوم و.... هست ولی از نظر بین المللی و قوانین موجود چی؟
البته در آن موقعیت و بحث انقلاب امام خمینی ره از حمایت و یا عدم حمایت طبیعی است که حتما حمایت را انتخاب میکنند. همانقدر که این عمل باعث به وجود آمدن هزار و یک مشکل شد که تا حالا ادامه دارد. عدم حمایت امام از این کار نیز می توانست باعث اختلاف ، سرخوردگی انقلابیون و شاید خسارات بیشتری در آن زمان گردد.
آیا بدون حمله و حداقل بدون گروگانگیری طولانی نمیشد به این اسناد دسترسی پیدا کرد.از نظر ظاهری سفارتخانه بوده است اینکه درون آنجا چه اتفاقی می افتاده بحث دیگری است ، یک حکومت نباید اجازه جاسوسی میداده مگر ما حالا اطلاع داریم در دهها و صدهها سفارت خانه ای که در تهران هستند. درون آنها چه اتفاقی می افتند.ولی حاکمیت اجازه کارخلاف و جاسوسی را به این سفارت خانه ها نمی دهد. واین امر نشان دهنده این نیست که در درون سفارت خانه ها هیچ کار خلاف و یا جاسوسی انجام نمی شود.
4- مگر ما از دست انگلیسیها کمتر از آمریکا ضربه خورده بودیم که گروگانهای آنها را بلافاصله آزاد کردیم .نه ، این به علت تجربه گذشته و آگاهیمان نسبت به قوانین بین المللی بود که زود آزاد شدند .
5- هیچ بحثی در مورد جنایات آمریکا در ایران قبل از انقلاب و بعد از انقلاب نیست و اینکه آمریکا فقط دنبال منافع خود است و البته منافع اسراییل و منطقه را به آشوب کشیده و میکشد تا در یک منطقه آشفته منافعش را تامین کند بحثی نیست . ولی در کنار آن بحث قوانین بین المللی و سفارت خانه ها و رعایت حق حاکمیت و این گونه موارد هم بحث دیگری است.
6- آمریکا با هر حکومتی از هر نوع ،که منافعش را به خطر بیاندازد بصورت ناجوانمردانه و وحشیانه با تمام ابزار موجود و امکانات لازم برخورد می کند. حکومت اسلان ناب محمدی که جای خود دارد.
مگر عراق ، سوریه ، کره شمالی ، کوبا و..... دارای حکومت اسلامی ناب محمدی هستند، (پس وجود اسلام ناب محمدی در ایران هم جای بحث دارد.) از کجا آمریکا می دانست قرار است اسلام ناب محمدی در ایران تشکیل شود که از ابتدا با انقلاب اسلامی مقابله کرد.
من فکر میکنم منافع حرف اول را برای آمریکاییها می زند نه نوع حکومت
در جواب آقای خردمند به استحضار می رساند.
1- قطعا در مواردی که حق و باطل مشخص هستند حق گرا بودن ضروری است ولی در مسایل اجتماعی و سیاسی و .. که اصلا بحث حق و باطل مطرح و مشخص مشخص نیست وبا موضوع با قوانین یک کشور و قوانین بین المللی در ارتباط است باید واقعیت را دید و از بین نظرات مختلف آنچه را که به عقل نزدیکتر است پذیرفت. من از شما می پرسم در مسایلی مانند: خط فقر ، حق و حقوق کارگر و یا کارمند ، تبعیض بین دو نفر کارگر و یا حقوق بگیر در دو ارگان این نظام اسلامی حق چیست ؟ و واقیعیت چیست؟
نظر اسلام در مورد ربا چیست ؟ بانکها چه میکنند؟ نظر مراجع مختلف چیست ؟ حق کدام است ؟ و واقعیت چیست؟
2- منظور من از خیانت ، خیانت به مردم و دروغ گویی بود که در مثال فوق مطرح کرده ام نه در مورد خیانت به کشور و یا انقلاب که البته نیاز به اثبات دارد. همان اشتباهاتی که شما هم اذعان کرده اید با این تفاوت که شما اشتباهات یک گروه را بیشتر می دانید برخلاف نظر من ، هردو به یک اندازه سهیم هستند با این تفاوت که نوع اشتباهات متفاوت است.
3- تسخیر لانه جاسوسی اتفاق بزرگ و مهمی بوده است و اسناد جاسوسی زیادی بدست ما افتاده است واین کار از نظر ما بسیار خوب و انقلاب دوم و.... هست ولی از نظر بین المللی و قوانین موجود چی؟
البته در آن موقعیت و بحث انقلاب امام خمینی ره از حمایت و یا عدم حمایت طبیعی است که حتما حمایت را انتخاب میکنند. همانقدر که این عمل باعث به وجود آمدن هزار و یک مشکل شد که تا حالا ادامه دارد. عدم حمایت امام از این کار نیز می توانست باعث اختلاف ، سرخوردگی انقلابیون و شاید خسارات بیشتری در آن زمان گردد.
آیا بدون حمله و حداقل بدون گروگانگیری طولانی نمیشد به این اسناد دسترسی پیدا کرد.از نظر ظاهری سفارتخانه بوده است اینکه درون آنجا چه اتفاقی می افتاده بحث دیگری است ، یک حکومت نباید اجازه جاسوسی میداده مگر ما حالا اطلاع داریم در دهها و صدهها سفارت خانه ای که در تهران هستند. درون آنها چه اتفاقی می افتند.ولی حاکمیت اجازه کارخلاف و جاسوسی را به این سفارت خانه ها نمی دهد. واین امر نشان دهنده این نیست که در درون سفارت خانه ها هیچ کار خلاف و یا جاسوسی انجام نمی شود.
4- مگر ما از دست انگلیسیها کمتر از آمریکا ضربه خورده بودیم که گروگانهای آنها را بلافاصله آزاد کردیم .نه ، این به علت تجربه گذشته و آگاهیمان نسبت به قوانین بین المللی بود که زود آزاد شدند .
5- هیچ بحثی در مورد جنایات آمریکا در ایران قبل از انقلاب و بعد از انقلاب نیست و اینکه آمریکا فقط دنبال منافع خود است و البته منافع اسراییل و منطقه را به آشوب کشیده و میکشد تا در یک منطقه آشفته منافعش را تامین کند بحثی نیست . ولی در کنار آن بحث قوانین بین المللی و سفارت خانه ها و رعایت حق حاکمیت و این گونه موارد هم بحث دیگری است.
6- آمریکا با هر حکومتی از هر نوع ،که منافعش را به خطر بیاندازد بصورت ناجوانمردانه و وحشیانه با تمام ابزار موجود و امکانات لازم برخورد می کند. حکومت اسلان ناب محمدی که جای خود دارد.
مگر عراق ، سوریه ، کره شمالی ، کوبا و..... دارای حکومت اسلامی ناب محمدی هستند، (پس وجود اسلام ناب محمدی در ایران هم جای بحث دارد.) از کجا آمریکا می دانست قرار است اسلام ناب محمدی در ایران تشکیل شود که از ابتدا با انقلاب اسلامی مقابله کرد.
من فکر میکنم منافع حرف اول را برای آمریکاییها می زند نه نوع حکومت
سعید
آقای واقع گرا و خردمند
اصلاح طلبها به کشور خیانتهای بسیار کرده اند ولی اصولگرا ها نه.اگر قبول ندارید چندتا مورد از این خیانتهای اصولگراها را بیان کنید.
اصلاح طلبها به کشور خیانتهای بسیار کرده اند ولی اصولگرا ها نه.اگر قبول ندارید چندتا مورد از این خیانتهای اصولگراها را بیان کنید.
خردمند
باسلام
جناب واقع گرا
در جواب مطلب بنده 6مورد را ایراد کرده اید ؛ به نقد یک به یک آنها توجه فرمائید:
1- از این مطلب معلوم می شود که فرق بین حق و واقع را نمی دانید.لازم است که در این زمینه و فهم درست این مطلب تحقیق کنید تا حق مطلب برای شما روشن شود.بدیهی است در صورت فهم این مطلب بسیاری از سؤالات شما رفع خواهدشد.
2- مگر خیانت به مردم با خیانت به انقلاب و کشور فرق دارد که شما گفته اید منظورتان از خیانت ، خیانت و دروغ به مردم بوده است و بین این دو فرق گذاشته اید؟! آیا به نظر شما صاحبان این انقلاب کسانی غیر مردم متدین و شهید داده و شهید پرور هستند؟
گفته اید که هر دو گروه به یک اندازه در ضرر به کشور سهیم هستند.خوب چند نمونه از این خسارتهای دو گروه را بیان کنید تا ما هم بدانیم. مثالهای مورد 1 کلی ومبهم است.اصلا معلوم نیست منظور چیست.
3- مورد سوم شما متناقض است:
الف)از یک طرف تایید حضرت امام(ره) را در آن زمان لازم می دانید و از طرف دیگر این کار را باعث ضرر و زیان برای کشور به گونه ای که تا زمان حاضر ادامه دارد!
عجیب است که این حرف شما می رساند که حضرت امام(رض) را آنگونه که باید و شاید نشناخته اید.چگونه ایشان کاری را تایید می کنند که تا این حد برای کشور زیان بار باشد؟!!
نخیر این مطلب (تسخیر لانۀ جاسوسی) به تمامه به نفع کشور بود.
ب) از یک طرف می گوئید که تسخیر لانۀ جاسوسی کار خوبی بوده است و از طرف دیگر می گوئید چرا به این سفارت حمله شده است؟
مگر بدون تسخیر این جاسوسخانه می شد به این اسناد دست پیدا کرد؟ لابد جناب مستطاب راه بهتری سراغ دارند! شاید محترمانه یک نفر باید می رفت در سفارت آمریکا و خیلی محترمانه عرض می کرد که سفارت عالیه از کشورما جاسوسی می کند.خواهشمند است، این اسناد را به ما بدهید؛ و سفیر و یا کاردار سفارت هم می گفت:بله قربان ، بفرمائید این هم اسناد!!!
ج) از یک طرف می گوئید حکومت نباید اجازۀ جاسوسی می داده است(یعنی اجازه داده است) و از طرف دیگر می گوئید حاکمیت اجازۀ جاسوسی نمی دهد.
به هر حال لازم است اطلاعات خود را در زمینۀ تاریخ انقلاب افزایش دهید. توصیه ای که بنده در مطلب اولم به شما نمودم ولی با این مطلب خود نشان دادید که بدون اطلاعات کافی مطلب می نویسید.متاسفانه!
علت طولانی شدن ماندگاری گروگانها در کشور به خاطر عملکرد بد آمریکائیها بود که از سر تکبر و تبختر حاضر نبودند حق ما را به ما بدهند.مطلبی که با هزار تاسف سعی می کنی آن را تقصیر خودمان بیندازید!!!
4- مسالۀ گروگانها با مسالۀ بازداشت ملوانهای خاطی انگلیسی زمین تا آسمان فرق می کند.چگونه این دو را مثل هم می دانید.؟!
5- مگر بحث قوانین بین المللی وحی منزل است که روی آن این قدر تکیه می کنید؟
مگر هر روز در این کشور قوانین بین المللی نقض می شود که این قدر داد و فریاد سر داده می شود؟؟
آیا جنابعالی نسبت به قوانین این کشور و بالاتر ، احکام شرع هم این قدر تعصب نشان می دهید؟
لازم است بدانید که این قوانین بین المللی اگر نگوئیم به تمامه لااقل اکثر آن به نفع قدرتهای استکباری و استعمار دیگر کشورها تنظیم شده است.
البته ما همین قوانین ناقص و تبیعض آمیز را بهتر از نبود آن می دانیم و به آن پایبند هستیم.
6- بله این مطلب درست است که آمریکا فقط به دنبال منافع خود و رژیم نامشروع صهیونیستی است.ولی باید بدانیم که آنچه بیش از همه این منافع را به خطر انداخته همین اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله وسلم است.الان اگر عراق، سوریه ، لبنان ، یمن و بحرین هر کدام به نوعی گرفتار توطئه های استکباری هستند دلیل عمده اش قرار گرفتن در محور و جبهۀ مقاومت است؛که این (ایستادگی در برابر زور و استکبار)تنها یکی از آموزه های اسلام ناب محمدی است.
در پایان تعدیل نظرات اولیۀ آن جناب موجب خوشحالی است.
1- از این مطلب معلوم می شود که فرق بین حق و واقع را نمی دانید.لازم است که در این زمینه و فهم درست این مطلب تحقیق کنید تا حق مطلب برای شما روشن شود.بدیهی است در صورت فهم این مطلب بسیاری از سؤالات شما رفع خواهدشد.
2- مگر خیانت به مردم با خیانت به انقلاب و کشور فرق دارد که شما گفته اید منظورتان از خیانت ، خیانت و دروغ به مردم بوده است و بین این دو فرق گذاشته اید؟! آیا به نظر شما صاحبان این انقلاب کسانی غیر مردم متدین و شهید داده و شهید پرور هستند؟
گفته اید که هر دو گروه به یک اندازه در ضرر به کشور سهیم هستند.خوب چند نمونه از این خسارتهای دو گروه را بیان کنید تا ما هم بدانیم. مثالهای مورد 1 کلی ومبهم است.اصلا معلوم نیست منظور چیست.
3- مورد سوم شما متناقض است:
الف)از یک طرف تایید حضرت امام(ره) را در آن زمان لازم می دانید و از طرف دیگر این کار را باعث ضرر و زیان برای کشور به گونه ای که تا زمان حاضر ادامه دارد!
عجیب است که این حرف شما می رساند که حضرت امام(رض) را آنگونه که باید و شاید نشناخته اید.چگونه ایشان کاری را تایید می کنند که تا این حد برای کشور زیان بار باشد؟!!
نخیر این مطلب (تسخیر لانۀ جاسوسی) به تمامه به نفع کشور بود.
ب) از یک طرف می گوئید که تسخیر لانۀ جاسوسی کار خوبی بوده است و از طرف دیگر می گوئید چرا به این سفارت حمله شده است؟
مگر بدون تسخیر این جاسوسخانه می شد به این اسناد دست پیدا کرد؟ لابد جناب مستطاب راه بهتری سراغ دارند! شاید محترمانه یک نفر باید می رفت در سفارت آمریکا و خیلی محترمانه عرض می کرد که سفارت عالیه از کشورما جاسوسی می کند.خواهشمند است، این اسناد را به ما بدهید؛ و سفیر و یا کاردار سفارت هم می گفت:بله قربان ، بفرمائید این هم اسناد!!!
ج) از یک طرف می گوئید حکومت نباید اجازۀ جاسوسی می داده است(یعنی اجازه داده است) و از طرف دیگر می گوئید حاکمیت اجازۀ جاسوسی نمی دهد.
به هر حال لازم است اطلاعات خود را در زمینۀ تاریخ انقلاب افزایش دهید. توصیه ای که بنده در مطلب اولم به شما نمودم ولی با این مطلب خود نشان دادید که بدون اطلاعات کافی مطلب می نویسید.متاسفانه!
علت طولانی شدن ماندگاری گروگانها در کشور به خاطر عملکرد بد آمریکائیها بود که از سر تکبر و تبختر حاضر نبودند حق ما را به ما بدهند.مطلبی که با هزار تاسف سعی می کنی آن را تقصیر خودمان بیندازید!!!
4- مسالۀ گروگانها با مسالۀ بازداشت ملوانهای خاطی انگلیسی زمین تا آسمان فرق می کند.چگونه این دو را مثل هم می دانید.؟!
5- مگر بحث قوانین بین المللی وحی منزل است که روی آن این قدر تکیه می کنید؟
مگر هر روز در این کشور قوانین بین المللی نقض می شود که این قدر داد و فریاد سر داده می شود؟؟
آیا جنابعالی نسبت به قوانین این کشور و بالاتر ، احکام شرع هم این قدر تعصب نشان می دهید؟
لازم است بدانید که این قوانین بین المللی اگر نگوئیم به تمامه لااقل اکثر آن به نفع قدرتهای استکباری و استعمار دیگر کشورها تنظیم شده است.
البته ما همین قوانین ناقص و تبیعض آمیز را بهتر از نبود آن می دانیم و به آن پایبند هستیم.
6- بله این مطلب درست است که آمریکا فقط به دنبال منافع خود و رژیم نامشروع صهیونیستی است.ولی باید بدانیم که آنچه بیش از همه این منافع را به خطر انداخته همین اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله وسلم است.الان اگر عراق، سوریه ، لبنان ، یمن و بحرین هر کدام به نوعی گرفتار توطئه های استکباری هستند دلیل عمده اش قرار گرفتن در محور و جبهۀ مقاومت است؛که این (ایستادگی در برابر زور و استکبار)تنها یکی از آموزه های اسلام ناب محمدی است.
در پایان تعدیل نظرات اولیۀ آن جناب موجب خوشحالی است.
واقع گرا
سلام
جناب خردمند
اینکه بنده اطلاعاتم از تاریخ و انقلاب و .. کافی نسیت و خلاصه بیسواد هستم ، درست
اما اگر مطالب بنده را با دقت می خواندی متوجه منظور می شدی
ولی تا آنجا که من می فهمم حق چیزیست که باید باشد و درست هم هست . ولی واقعیت چیزی است که هست و وجود دارد و ممکن است درست هم نباشد. در مثالهایی که زدم منظور این بود که مثلا طبق خط فقر خود آقایان و هزینه های حداقل زندگی در آمد یه نفر باید در کشور مثلا دو سه میلیون باشد و حق افراد داده شود.
ولی حداقل حقوق یک کارگر هفتصد هزار تومان و نهایتا یک میلیون است در حالی که در بعضی از جاها حقوق پنج شش میلیونی دریافت می کنند.این چیزی است که در حال انجام است و واقعیت امروز است.
حق این است که یک پراید 5 یا 6 میلیون باشد ولی واقعیت این است که 22 میلیون است.
- خیانت به مردم و انقلاب هم متفاوت است
خیانت به کشور و انقلاب جاسوسی برای بیگانگان ، عدول از شعارهای اول انقلاب، کشور را به دست بیگانگان سپردن و راه نفوذ را باز کردن و ... است .که البته خیانت به کشور و انقلاب حتما خیانت به مردم هم هست ولی خیانت به مردم می تواند خیانت به کشور و انقلاب نباشد. مانند همان عدم رعایت حق و حقوق مردم. مثلا مردم رو فقط برای راهپیمایی و انتخابات خواستن و لی اگر یه گروهی بر اساس قانون اساسی مطالبه حق کردند و اعتراضی و تجمعی کردند باتوم در سر زدن و دستگیرر کردنشون و .... عدم رعایت قانون اساسی
ضمنا شما که اطلاعاتتان از تاریخ و انقلاب بیشتر است خیانت های اصلاح طلبان را بگویید.( ضمن اینکه بنده عمرا اگر وابسته به جناحی باشم ) بنده در مورد عملکرد رییس جمهور فعلی در مورد حوزه کاری مربوط به خودم بیشتر از زمان احمدی نژاد اعتراض دارم که اعتراض خودم را در قالب شفاهی و کتبی به یک نماینده اصول گرا هم رسانده ام ، بنده اعتراض ، ایراد، و نقد مثبت و منفی خودم را ( بر اساس آنچه که میفهمم) همیشه انجام می دهم . برایم مهم نیست دولت دست چه کسی باشد.
-- منظور بنده را نگرفته اید گفتم همه میدانند از نظر بین المللی حمله به سفارت هر کشوری درست نیست و اگر امام خمینی حمایت کردند. به نظر من در برابر یک عمل انجام شده قرار گرفتند. ضمن اینکه شما فکر میکنید حالا با تسخیر سفارت اسناد را تحویل داده اند . حالا هم سالها نشستند و با چسباندن اسناد چرخ شده یک سری از اسناد را بدست آوردند. مثلا:
می توانستند با ممنوع الخروج کردن آنها در سفارت تحت نظر باشند و یک سری افراد مشخص وارد سفارت شده و به جمع آوری اسناد و اعتراف و ... بپردازند که کاملا هم درست بود و اسم گروگانگیری روی آن نبود.
اینکه ما امام را درست نشناخته ایم هم درست آست است ولی من بنا نداشتم مثل شمااحساسی و ماورایی قضاوت کنم. اگر بلوکه کردن میلیونها دلار در آمریکا و جنگ هشت ساله و تحریمهای ظالمانه را تماما به نفع کشور می دانید . خب لابد به نفع بوده است.ما خبر نداریم
-- در مورد اجازه جاسوسی هم مطلب را درست نگرفته اید. بنده می گویم کار دزد دزدی است ما باید مواظب خانه و اموال خود باشیم.تمام سفارت خانه ها برای تامین منافع خود در ایران فعالیت می کنند . واز هر راهی بتوانند به نفع خود کار می کنند برای جلوگیری از سوء استفاده حکومت ها نباید زمینه آن را فراهم کنند
-- میگویید مساله گروگانها با انگلیسی ها فرق دارد . بله فرق دارد . فرقش تجربه ماست برای انگلیسی ها چون تجربه گروگانها را داشتیم طبق قوانین بین المللی عمل کردیم.ولی از نظر ماهیت هیچ تفاوتی نداشت هم آمریکاییها و هم انگلیسی ها مزدور و عمله دولت هایشان بودند. سابقه دولت هایشان نیز هر دو به یک اندازه در ایران سیاه است. حالا شما فرق آن را کمی توضیح دهید تا ما هم که بی اطلاع هستیم از همه چیز ، مقداری روشن شویم
ضمن بیان مجدد اینکه بنده طرفدار مطلق هیچ جناحی نیستم ولی از شما می پرسم انصافا اگر خاتمی یا روحانی همین رفتار را با ملوانها داشتند شماها چه می گفتید؟؟؟؟
(( در مورد حادثه منا ظریف و روحانی طبق رفتارهای معمول دیپلماتیک عمل کردند. ندید چه اتهامهایی به آنها زدند. انتظار داشتند رییس جمهور و وزیر خارجه هم مثل یک امام جمعه که هیچ مسئولیتی ندارد وهیچ عنوان رسمی بین المللی ندارد ، تهدید کنند. نظر بنده همان موقع این بود که تهدید قطعا همانی بود که رهبری معظم انجام دادند چون هم ضمانت اجرایی داشت هم ایشان بارها گفته اند من دیپلمات نیستم من انقلابی ام.
نظر شخص من هم این بود که باید موشکها را به سمت عربستان نشانه می رفتند تا بعد از این حادثه اینقدر پر رویی نکنند. ولی این نظر من و یا دیگران و یا تهدید های رهبر ی دلیل بر احساسی عمل کردن مقامات دیپلماتیک نیست))
{{ آقای ولایتی در خاطراتش می گوید . ما اول انقلاب وقتی به سازمان ملل می رفتیم فکر می کردیم در کشور خودمان هستیم و احساساتی حرف می زدیم و مثلا در مورد آمریکا می گفتیم این شیطان بزرگ کم کم فهمیدیم که اصلا به ما توجه نمیکنند و متوجه شدیم که آنجا باید درست صحبت کنیم و مثلا از لفظ دولت آمریکا آقای مثلا ریگان استفاده کنیم}}
-- قوانین بین المللی نه تنها وحی منزل نیست بلکه جامع و کامل هم نیست ولی همین قوانین را همه کشورها از جمله ما قبول کردیم و همانطور که نمی خواهیم بر خلاف ان در مورد ما عمل شود ما نیر ملزم به اجرای آن هستیم. کاملا موافقم قوانین به نفع کشورهای ظالم تنظیم شده است واصلا خود آنها نوشته و تنظیم کرده اند ولی ما پذیرفته ایم. میتوتنستیم نپذیریم و اصلا سازمان ملل را به رسمیت نشناسیم.
( قوانین بین المللی مثل قوانین داخلی نیست که عمل نشود آب هم ازآب تکان نخورد)
-- بحث ما در مورد یک قانون بین المللی است که صحبت می کنیم . هیچ داد و فریادی هم نیست .ولی در مواقع لازم بنده در مورد قوانین داخلی و شرعی هم داد و فریاد می کنم
-- مبارزه با ظلم و زیر بار زور نرفتن که همان مقاومت است قطعا یکی از آموزه های اسلام ناب است ولی ما باید زمانی داعیه اسلام ناب را داشته یاشیم که تماما موازین و دستورات اسلام را حتی برا مردم خود هم اجرا کنیم . از این نظر کره شمالی و کوبا هم می توانند داعیه اسلام باب داشته باشند چون از این نظر خیلی زودتر از ما در محور مقاومت در برابر آمریکا قرار داشته و یا دارند.
معذرت میخواهم از اینکه مجبور شدم برای تفهیم مطالب قبل خیلی مفصل توضیح دهیم و باعث طولانی تر شدن آن شد.
نمیدانم منظور شما از تعدیل نظر اولیه که باعث خوشحالی شده چیست ولی قطعا اکنون که توضیحات بیشتر را می خوانید فکر می کنید تعدیل تر شده است ولی از همه مطالب یک نتیجه گرفته می شود مطمنا برداشت شما از مطالب با توضیح یا بدون توضیح متفاوت است
شما نمیخواهید قبول کنید که همه دولت ها و مسئولان از اول انقلاب تا حالا هم اشتباه داشته اند و هم با عملکرد خود و عدم استفاده از تجربیات کشورهای دیگر و سیاستمداران قبل از خود باعث ضربه به کشور و مردم شده اند. به افراد و مسئولان منطقی ، و نه احساسی و ماورایی نگاه کنید، هیچ کس معصوم نیست.
جناب خردمند
اینکه بنده اطلاعاتم از تاریخ و انقلاب و .. کافی نسیت و خلاصه بیسواد هستم ، درست
اما اگر مطالب بنده را با دقت می خواندی متوجه منظور می شدی
ولی تا آنجا که من می فهمم حق چیزیست که باید باشد و درست هم هست . ولی واقعیت چیزی است که هست و وجود دارد و ممکن است درست هم نباشد. در مثالهایی که زدم منظور این بود که مثلا طبق خط فقر خود آقایان و هزینه های حداقل زندگی در آمد یه نفر باید در کشور مثلا دو سه میلیون باشد و حق افراد داده شود.
ولی حداقل حقوق یک کارگر هفتصد هزار تومان و نهایتا یک میلیون است در حالی که در بعضی از جاها حقوق پنج شش میلیونی دریافت می کنند.این چیزی است که در حال انجام است و واقعیت امروز است.
حق این است که یک پراید 5 یا 6 میلیون باشد ولی واقعیت این است که 22 میلیون است.
- خیانت به مردم و انقلاب هم متفاوت است
خیانت به کشور و انقلاب جاسوسی برای بیگانگان ، عدول از شعارهای اول انقلاب، کشور را به دست بیگانگان سپردن و راه نفوذ را باز کردن و ... است .که البته خیانت به کشور و انقلاب حتما خیانت به مردم هم هست ولی خیانت به مردم می تواند خیانت به کشور و انقلاب نباشد. مانند همان عدم رعایت حق و حقوق مردم. مثلا مردم رو فقط برای راهپیمایی و انتخابات خواستن و لی اگر یه گروهی بر اساس قانون اساسی مطالبه حق کردند و اعتراضی و تجمعی کردند باتوم در سر زدن و دستگیرر کردنشون و .... عدم رعایت قانون اساسی
ضمنا شما که اطلاعاتتان از تاریخ و انقلاب بیشتر است خیانت های اصلاح طلبان را بگویید.( ضمن اینکه بنده عمرا اگر وابسته به جناحی باشم ) بنده در مورد عملکرد رییس جمهور فعلی در مورد حوزه کاری مربوط به خودم بیشتر از زمان احمدی نژاد اعتراض دارم که اعتراض خودم را در قالب شفاهی و کتبی به یک نماینده اصول گرا هم رسانده ام ، بنده اعتراض ، ایراد، و نقد مثبت و منفی خودم را ( بر اساس آنچه که میفهمم) همیشه انجام می دهم . برایم مهم نیست دولت دست چه کسی باشد.
-- منظور بنده را نگرفته اید گفتم همه میدانند از نظر بین المللی حمله به سفارت هر کشوری درست نیست و اگر امام خمینی حمایت کردند. به نظر من در برابر یک عمل انجام شده قرار گرفتند. ضمن اینکه شما فکر میکنید حالا با تسخیر سفارت اسناد را تحویل داده اند . حالا هم سالها نشستند و با چسباندن اسناد چرخ شده یک سری از اسناد را بدست آوردند. مثلا:
می توانستند با ممنوع الخروج کردن آنها در سفارت تحت نظر باشند و یک سری افراد مشخص وارد سفارت شده و به جمع آوری اسناد و اعتراف و ... بپردازند که کاملا هم درست بود و اسم گروگانگیری روی آن نبود.
اینکه ما امام را درست نشناخته ایم هم درست آست است ولی من بنا نداشتم مثل شمااحساسی و ماورایی قضاوت کنم. اگر بلوکه کردن میلیونها دلار در آمریکا و جنگ هشت ساله و تحریمهای ظالمانه را تماما به نفع کشور می دانید . خب لابد به نفع بوده است.ما خبر نداریم
-- در مورد اجازه جاسوسی هم مطلب را درست نگرفته اید. بنده می گویم کار دزد دزدی است ما باید مواظب خانه و اموال خود باشیم.تمام سفارت خانه ها برای تامین منافع خود در ایران فعالیت می کنند . واز هر راهی بتوانند به نفع خود کار می کنند برای جلوگیری از سوء استفاده حکومت ها نباید زمینه آن را فراهم کنند
-- میگویید مساله گروگانها با انگلیسی ها فرق دارد . بله فرق دارد . فرقش تجربه ماست برای انگلیسی ها چون تجربه گروگانها را داشتیم طبق قوانین بین المللی عمل کردیم.ولی از نظر ماهیت هیچ تفاوتی نداشت هم آمریکاییها و هم انگلیسی ها مزدور و عمله دولت هایشان بودند. سابقه دولت هایشان نیز هر دو به یک اندازه در ایران سیاه است. حالا شما فرق آن را کمی توضیح دهید تا ما هم که بی اطلاع هستیم از همه چیز ، مقداری روشن شویم
ضمن بیان مجدد اینکه بنده طرفدار مطلق هیچ جناحی نیستم ولی از شما می پرسم انصافا اگر خاتمی یا روحانی همین رفتار را با ملوانها داشتند شماها چه می گفتید؟؟؟؟
(( در مورد حادثه منا ظریف و روحانی طبق رفتارهای معمول دیپلماتیک عمل کردند. ندید چه اتهامهایی به آنها زدند. انتظار داشتند رییس جمهور و وزیر خارجه هم مثل یک امام جمعه که هیچ مسئولیتی ندارد وهیچ عنوان رسمی بین المللی ندارد ، تهدید کنند. نظر بنده همان موقع این بود که تهدید قطعا همانی بود که رهبری معظم انجام دادند چون هم ضمانت اجرایی داشت هم ایشان بارها گفته اند من دیپلمات نیستم من انقلابی ام.
نظر شخص من هم این بود که باید موشکها را به سمت عربستان نشانه می رفتند تا بعد از این حادثه اینقدر پر رویی نکنند. ولی این نظر من و یا دیگران و یا تهدید های رهبر ی دلیل بر احساسی عمل کردن مقامات دیپلماتیک نیست))
{{ آقای ولایتی در خاطراتش می گوید . ما اول انقلاب وقتی به سازمان ملل می رفتیم فکر می کردیم در کشور خودمان هستیم و احساساتی حرف می زدیم و مثلا در مورد آمریکا می گفتیم این شیطان بزرگ کم کم فهمیدیم که اصلا به ما توجه نمیکنند و متوجه شدیم که آنجا باید درست صحبت کنیم و مثلا از لفظ دولت آمریکا آقای مثلا ریگان استفاده کنیم}}
-- قوانین بین المللی نه تنها وحی منزل نیست بلکه جامع و کامل هم نیست ولی همین قوانین را همه کشورها از جمله ما قبول کردیم و همانطور که نمی خواهیم بر خلاف ان در مورد ما عمل شود ما نیر ملزم به اجرای آن هستیم. کاملا موافقم قوانین به نفع کشورهای ظالم تنظیم شده است واصلا خود آنها نوشته و تنظیم کرده اند ولی ما پذیرفته ایم. میتوتنستیم نپذیریم و اصلا سازمان ملل را به رسمیت نشناسیم.
( قوانین بین المللی مثل قوانین داخلی نیست که عمل نشود آب هم ازآب تکان نخورد)
-- بحث ما در مورد یک قانون بین المللی است که صحبت می کنیم . هیچ داد و فریادی هم نیست .ولی در مواقع لازم بنده در مورد قوانین داخلی و شرعی هم داد و فریاد می کنم
-- مبارزه با ظلم و زیر بار زور نرفتن که همان مقاومت است قطعا یکی از آموزه های اسلام ناب است ولی ما باید زمانی داعیه اسلام ناب را داشته یاشیم که تماما موازین و دستورات اسلام را حتی برا مردم خود هم اجرا کنیم . از این نظر کره شمالی و کوبا هم می توانند داعیه اسلام باب داشته باشند چون از این نظر خیلی زودتر از ما در محور مقاومت در برابر آمریکا قرار داشته و یا دارند.
معذرت میخواهم از اینکه مجبور شدم برای تفهیم مطالب قبل خیلی مفصل توضیح دهیم و باعث طولانی تر شدن آن شد.
نمیدانم منظور شما از تعدیل نظر اولیه که باعث خوشحالی شده چیست ولی قطعا اکنون که توضیحات بیشتر را می خوانید فکر می کنید تعدیل تر شده است ولی از همه مطالب یک نتیجه گرفته می شود مطمنا برداشت شما از مطالب با توضیح یا بدون توضیح متفاوت است
شما نمیخواهید قبول کنید که همه دولت ها و مسئولان از اول انقلاب تا حالا هم اشتباه داشته اند و هم با عملکرد خود و عدم استفاده از تجربیات کشورهای دیگر و سیاستمداران قبل از خود باعث ضربه به کشور و مردم شده اند. به افراد و مسئولان منطقی ، و نه احساسی و ماورایی نگاه کنید، هیچ کس معصوم نیست.
خردمند
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
باسلام
در مطلب اخیر جناب واقع گرا این موارد را متذکر می شوم :
1- امیدوارم که معنای حق و واقع را به خوبی فهمیده باشید.در این صورت حتما اقرار خواهید کرد که انسان مؤمن و موحد قطعا باید حق گرا باشد.زیرا بسیاری از واقعیتها حق نیستند.همچنین بسیاری از چیزهائی که واقع می شود باطل است و نباید باشد. بنابراین اگر کسی بگوید که من واقع گرا هستم ؛ لازمۀ این حرف این است که در بسیاری از مواردی که آن واقعیتها با حق مطابق نیست ، الزاما گرایش به باطل داشته باشد. فکر نمی کنم شما قائل به چنین مطلبی باشید.
این همان حقیقتی است که بنده در مطلب اول بیان نمودم.
2- مواردی که به عنوان خیانت ذکر شده کارهائی است که در زمان کارگزاران و اصلاح طلبان و اعتدالیون که همه سرو ته یک کرباسند ، صورت گرفته و می گیرد.
3- اما در مورد تسخیرلانۀ جاسوسی _ همان سفارت سابق آمریکا که بیت الغزل فرمایشات جنابعالی است _ به نکات توجه کنید:
آ) شما این کار انقلابی را به گونه ای تخطئه می کنید که گویا یک آمریکائی هستید ! متأسفانه
به راستی اگر یک امریکائی بخواهد این کار را از نظر خودش محکوم کند غیر از این حرف شما چه چیز اضافه تری خواهد گفت؟ و چه دلیل دیگری می آورد؟
بنده در همان مطلب اول این نکته را گفتم که از نظر همان قوانین بین المللی که جنابعالی علاقۀ خاصی به رعایت و دیدن آن دارید ، تبدیل سفارتخانه به جاسوسخانه هم محکوم و مذموم است.چرا جنابعالی فقط حمله به آن را می بینید ؟!!
ب) گفته اید : «می توانستند با ممنوع الخروج کردن آنها در سفارت تحت نظر باشند و یک سری افراد مشخص داخل سفارت شده و به جمع آوری اسناد و اعتراف و ... بپردازند که کاملا هم درست بود و اسم گروگانگیری روی آن نبود»
بسیار ساده اندیش هستید یا دشمن و امریکا را نشناخته ای !!! این مطلب مادر بچه مرده را به خنده می اندازد!
ممنوع الخروج کردن و تحت نظر بودن در سفارت همان گرو گیری است دیگر.لابد فکر می کنید که امریکا که در ان زمان خودش را قدرت برتر جهان و آقا بالا سر و قیم همه می پنداشت اجازۀ این کار را می داد.
ساده تر این که آنها هم اسناد خیانت خودشان را دودستی تقدیم می کردند!!!
ج) این که اعتراف کرده اید که حضرت امام (قدس سره) را نشناخته اید درست گفته اید وگرنه در مورد مطلب بنده این گونه قضاوت نمی کردید.
مگر ما در مورد ایشان چه گفتیم که شما آنرا ماورائی واحساسی می دانید؟ و نگاه آن جناب به ایشان چگونه است؟مطمئن هستی که مطلب را درست گرفته ای؟
د) این که بلوکه کردن اموال کشور، جنگ تحمیلی و تحریمها را به مسالۀ سفارت ربط می دهید ناشی از نشناختن دشمن است.
برفرض که گیریم به همان دلیل بوده است.الان که دیگر مسالۀ گروگانها بیش از سی سال است تمام شده است؛ پس دیگر چه مرگشان است که ما را رها نمی کنند؟ این نشان می دهد که مساله چیز دیگری است که قبلا گفته ایم.
این قدر ساده اندیش نباشید!
ه) اما در مورد بازداشت ملوانهای متجاوز انگلیسی که درخواست کرده اید که روشنتان کنم ؛ پس خوب بخوانید تا روشن شوید:
فرق این دو از زمین تا آسمان است و ماهیت این دو قضیه هم متفاوت است جانم ! نه این که ماهیتا یکی باشند کما این که اینگونه پنداشته اید.
جرم این ملوانها ، تجاوز به آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس بود که بر خلاف تذکرات نیروهای نظامی ایران وارد آبهای سرزمینی شده و دستگیر شدند. البته انگلیسیها فکر می کردند که ما جرأت برخورد با آنها را نداریم لذا بعد از دستگیری ، توپ و تشر آمدند که فلان و بهمان می کنیم ولی دیدند که آب از آب تکان نخورد. و آنها با آمریکا نتوانستند هیچ غلطی بکنند.لذا با تعهد کتبی مبنی بر این که دیگر از این غلطها نمی کنند این ملوانها آزاد شدند.
اما مورد جاسوسها همان طور که از اسمش پیداست قضیۀ ساده ای نبود.جاسوسی از یک کشور، توطئه برای سرنگونی یک انقلاب مردمی و قبل از انقلاب ، سرکوبی مردم انقلابی و هزار توطئه که نقل آن به درازا می کشد و اگر طالب هستید به تاریخ انقلاب رجوع کنید، از این لانۀ فساد صورت می گرفت.
حالا آیا این دو مثل هم هستند؟
4- در مورد حادثۀ منا که بحث جدیدی است.فقط بدانید که آقایان مذکور حتی دیپلماتیک هم عمل نکردند.برخلاف نظر سرکار.
لااقل از شاه اردن یاد می گرفتند که وقتی رفته بود آمریکا برای دیدار با رئیس جمهور این کشور و در واقع ولی نعمت خود، وقتی داعش یک خلبان اردنی که اسیر کرده بود را به طرز فجیعی کشت و سوزاند ، سفر خود را ناتمام گذاشت و به کشورش مراجعه کرد.
حالا آیا در حادثۀ منا که صدها حاجی ایرانی به عنوان ضیوف الرحمان در سرزمین امن الهی به آن روش با لب تشنه کشته شدند جا نداشت آقایان سفر خود را ناتمام بگذارند و به عنوان یک عمل دیپلماتیک که می توانست موجی رسانه ای ایجاد کند، اقدام کنند؟ نه این که بعد از انجام همۀ کارها چند ساعت زودتر به کشور برگردند وبا منت بگویند که سفرمان را ناتمام گذاشتیم.حتی وزیر خارجه در راه مستراح سازمان ملل _کما نقل_ با آمریکائیها دیدار کرد و دست خود را نجس نمود.!!!
5- آیا فقط رئیس جمهور و مقامات آمریکا می توانند دیگران را تهدید کنند؟! یا آنها را مقامات رسمی و بین المللی نمیدانید؟
چرا گفته اید که در مورد حادثۀ منا رئیس جمهور و مقامات ما نمی توانند تهدید کنند؟ اگر مقامات رسمی هستند ؛ مقامات امریکائی هم مقام رسمی هستند ! چطور آنها هر روز کشور ما را تهدید می کنند؟
البته من هم موافقم که اینها نمی توانند تهدید کنند نه به خاطر مقامشان بلکه به دلیل جرأت نداشتنشان. نکند که به کدخدا و نوچه هایش بربخورد.
6- در مورد خاطره ای که از آقای ولایتی نقل کرده اید :
اولا: منبع آن معلوم نیست و ذکر نشده است.
ثانیا: حق چیز دیگری است.اگر این مطلب از او باشد و استناد آن صحیح ، نفهمیده است که چه گفته. یعنی حضرت امام (رض) که فرمودند آمریکا شیطان بزرگ است حرفی احساسی زده اند ؟؟!!
اتفاقا مطلب کاملا برعکس است.تنها چیزی که در دنیا و مجامع بین المللی خریدار دارد و به آن توجه می شود برخورد با آمریکا و استکبار است والبته مسلم است که زورگویان از این مطالب خوششان نیاید و به آنها بربخورد . خوب به جهنم که بر می خورد.
برای نمونه چرا از تحقیق در مورد هولوکاست می ترسند و کسی در غرب جرأت انکار این افسانه را ندارد؟
چرا اخیرا مقامات آمریکا خواستار توقف شعار « مرگ بر آمریکا » از طرف ما شده اند؟
اگر اینها خریدار ندارد برای چه برای آنها اهمیت دارد؟
7_ در مورد قوانین بین المللی هم که پذیرفته اید به نفع قدرتهای استکباری تنظیم شده است ، فقط در صورتی آب از آب تکان *می خورد که بخواهند یک کشور مخالف انها را تحت فشار بگذارند و گرنه در مورد خود آنها اگر برفرض که موقعی علیه آنها باشد این قوانین کان لم یکن خواهد بود و با اجرا نشدن آن آب از آب تکان نمی خورد.
بنابراین این بحث بیش از این نیاز به کش دادن ندارد.
8- داعیۀ اسلام ناب را داشتن لازمه اش پیاده کردن مو به موی آن نیست . همین که ما در تلاش هستیم که به آن قله برسیم و در این راه هستیم کافی است و همین مساله جهانخواران را نگران کرده است. والا اسلام آمریکائی هم خیلی قبل از ما در ورژنهای مختلف از طرف استعمار ارائه و تبلیغ می شود. اتفاقا همه با آمریکا،اسرائیل و شرکا روابط خوب و حسنه دارند.
از طرف دیگر عجیب است که دو کشور کوبا و کرۀ شمالی را با ما مقایسه کرده و یکی می دانید !!!
کرۀ شمالی به خاطر دست یابی به بمب هسته ای بر خلاف میل آمریکا ، مورد تحریم است و نه چیز دیگر.
کوبا از وقتی که کاسترو از صحنۀ سیاسی کناررفته است،تسلیم شده اند و روابط آنها با آمریکا برقرار شده است.
بنابراین این مطلب شما صحیح و دقیق نیست.البته هر کس با ظلم و زور مقابله کند به دستور اسلام ما عمل کرده است.بله این دو کشور اگر در محور مقاومت باشند می توانند ادعا کنند که به این دستور اسلام راستین عمل می کنند.
9- از کجای مطالب ما برداشت می شود که ما نمی خواهیم اشتباهات دولتها را بپذیریم ؟! یا نگاهی ماورائی و یا احساسی به آنها داریم؟
دلیل این اتهام خود را مستند و مستدل بیان کنید.
10- در پایان بدانید که پذیرفتن حق و حقیقت عیب نیست بلکه حسن است.
واقع گرا
آقای خردمند
1- من متاسفم که حرفهای مرا به دقت نمیخوانی یا نمیخواهی قبول کنی که بنده نه ضد انقلاب و نه آمریکایی هستم . حالا لازم هم نمیبینم که خودم را معرفی کنم نه از نظر مشخصات بلکه از نظرسابقه خانوادگی و ..
بنده در مورد حقیقت و واقعیت در مطلب قبلی مفصل توضیح دادم . واقع گرایی را در مقابل اصلح طلب و اصول گرا آوردم نه به عنوان یک مکتبی که من پیرو این مکتب هستم ولی تکرار میکنم ( ما در این دنیای پر از سیاست و فریب در کنار واقعیاتی باید زندگی کنیم که وجود دارد.خیلی چیزها هست که حق هست و یا چیزهایی که باید باشد ولی باب میل ما نیست و لی ما مجبوریم با واقعیت زندگی کنیم)
2- قرار شد که چند نمونه از خیانت ها را بیان کنید نه اینکه بطور کلی بگویید کارهایی که در زمان کارگزاران و ، اصلاح طلبان و اعتدالیون شده خیانت بوده است. حتی نگفته اید بعضی از کارهایشان
در این مورد دو مطلب وجود دارد و اینکه شما هشت سال دولت آقای احمدی نژاد را عاری از خیانت دانسته اید و این نشان می دهد که شما برخلاف حرفهایتان که حق طلبید به یک جناح وصل شده اید و بدون چون و چرا تمام کارهای آنها را درست دانسته اید.در حالی که بنده هیچ وقت اینطور نبوده و نیستم، و اگر مثلا بر اساس شعارها ی انتخاباتی و و افکار خودم به شخصی رای دادم بلافاصله اگر بر خلاف شعارهایش و... عمل کرد دیگر برایش تره هم خرد نمیکنم. دیگر اینکه طبق گفته شما از حدود بیست و هفت سال گذشته انقلاب ، بعد از جنگ حدود نوزده سال انقلاب و مخصوصا دولت را خائنین اداره کرده اند و اگر اینطور باشد باید متاسف بود برای این کشور و انقلاب
3- در مورد سفارت و نظر بنده در دو نظر قبلی مفصل توضیح داده ام ریا، نمیدانم چرا اصرار داری نظر مرا بر اساس افکار خودت تفسیر کنی من هیچ وقت نگفتم جاسوسی درونسفارت خانه خوب و تسخیر آن مذموم است . شما مطالب مرا در این مورد با دقت بیشتر و تامل بیشتر بخوان ( درست کردن شراب و خوردن شراب و کلا کارهای خلاف در یک خانه مسکونی خلاف و غیر قانونی و کلا کار بدی است ولی مردم و همسایه ها حق ندارند به چنین منزلی حمله ور شوند و این کار بدتر از کار اهل خانه هست بلکه وظیفه نیروهای نظامی است با مجوز مافوق به منزل مورد نظر وارد شده و اقدامات لازم را انجام دهند)
ضمنا یکبار دیگر می گویم حمله به سفارت خانه هر کشور در یک کشور دیگر به منزله حمله به خاک آن کشور محسوب می شود .حالا این را یک ایرانی بگوید یا یک آمریکایی در معنای آن فرقی ندارد حال شما مختارید در این مورد ایرانی را آمریکایی و یا آمریکایی را ایرانی بدانید.
دیگر اینکه گفته اید اگر دشمنی آمریکا با ما به علت تسخیر لانه جاسوسی هست ، دیگر تمام شده و رفته است اتفاقا از نظر آنها تمام نشده اگر اخبار را گوش کرده باشی اوباما حالت فوق العاده در مورد ایران را یک سال دیگر تمدید کرد چند روز پیش واین حالت فوق العاده از زمان حمله به لانه جاسوسی آغاز شد.
طبق نظر شما پس ما هم باید ماجرای کودتای 28 مرداد و حمله آمریکا به ایران و کمک به آغاز جنگ و حمله به هوا پیمای مسافر بری را تمام شده حساب کنیم
در مورد ملوانها فقط همن نکته را بگویم که اگر این کار را دولت های خائن مورد نظر شما انجام داده بودند نشانه ترس از انگلیسی ها و.. تلقی می شد. دقیقا مثل جریان منا که گفته اید ترسیدند. تهدید کنند
4- در مورد حادثه منا بحث مفصل می شود ادامه پیدا می کند و منتوضیحی نمیدهم که بحث تمام شود.
فقط یک مطلب بگویم اگر فرضا ریس جمهور منظورم روحانی نیست هر رییس جمهوری که باشد اصلاح طلب ، اصول گرا یا معتدل اگر مثلا بیاید تهدید نظامی کند ، با کدام نیروی تحت فرمان، تهدید کند ، اگر مثلا بگوید حج ممنوع علما و مراجع و.... نمی گویند به شما چه - اینکه قبلاگفتم ضمانت اجرایی منظورم همین بود . وقتی رهبر انقلاب تهدید کند هر تهدیدی باشد ضمانت اجرایی دارد و فصل الخطاب است .
این بحثای شما مال کشوری است که عالی ترین مقام کشور و تصمیم گیرنده مخصوصا در مسایل خارجی رییس جمهور باشد.
5- اصلا مشکل جامعه جهانی این است که چند کشور زور گو هر زورگویی که بخواهند میکنند و خود را جامعه جهانی معرفی می کنند . آن کشورها ور در راس آنها آمریکا پول دارند ، زور هم دارند، متحد هم هستند از قدیم هم گفنته اند زور تا حساب دوتاست . مشکل اینه که آنها اعضاء سازمان ملل و همه کشورها را با خود همراه دارند و با پول و زور همراه میکنند ولی ما چه
6- متاسفم که منظور مرا در مورد مثال خاطرات آقای ولایتی متوجه نشدی نگفتم آمریکا شیطان بزرگ نیست و یا امام نگفته است شیطان بزرگ منظورم من از نحوه صحبت کردن در مجامع بین المللی است . آمریکا برای ما شیطان بزرگ است و همه مسئولان مجازند در تمام حرفهایشان از لفظ شیطان بزرگ استفاده کنند ولی در مجامع بین المللی و کشورهای دیگر و در مقام مسئول هرگز چنین نمیکنند. اگر اشتباه نکنم خیلی سالها پیش در کتاب خاطرات آقای ولایتی خوانده ام میتونید مراجعه کنید.
7- در این مورد مراجعه شود به بند 5
8- در مورد اسلام ناب هم مطالبی گفتی که بنده به این شکل موافق نیستم.ما در حال حاضر بعضی از ابتدایی ترین مسایل مربوط به اسلام ناب هم رعایت نمی شود.
من نگفتم کوبا و کره شمالی مثل هم هستند بلکه از نظر ایستادگی در برابر آمریکا و دفاع از حقوق خود گفتم مثل هم هستند. کوبا هم در زمان فیدل کاسترو منظور بود
9 - همین که شما تمام کارهای دولت ها را خائنانه می دانید ولی 8 سال دولت احمدی نژاد را عاری از عیب و ایراد می دانید نشان دهنده نپذیرفتن عیوب دولت هاست و بی طرف قضاوت نمیکنید
فقط خدای را شاکریم که کشور ما دارای رهبری است که اگر نبود کشور ما هم به بلای مانند کشورهای همسایه گرفتار شده بود.وگرنه دولت ها و گروهها ی مختلف با تفکرات خاص خود و خط و نشان کشیدن برای همدیگربه راحتی کشور را به لبه پرتگاه می برند و برای درگیری و گرفتاری و نا امنی نه نیازی به آمریکا دارند و نه اسراییل
در پایان ضمن تقدیر و تشکر از شما ، قضاوت را به خوانندگان بیطرف می سپارم.
خردمند
باسلام
کلام آخر به واقع گرا
در مطلب اخیر سرکار که پر است از اتهام به بنده و البته فرار از واقعیتهائی که آن جناب علم آنرا بر سر دست بلند کرده است ومتاسفانه به حرف خود هم پایبند نیست ؛ این موارد را یادآور می شوم به امید این که خوب خوانده شود و خوب فهمیده شود !
1- برای بنده اظهار تاسف نموده که مطالب مشعشع! آن جناب را خوب نمی خوانم !!! بلکه مطلب کاملا برعکس است وباید برای سرکار متأسف بود که به چیزی که خود به آن عمل نمی کند دیگران را توصیه می کند !
از نحوۀ ورود سرکار به بحث مشخص است که به عمق مطالب بنده نرسیده است ، البته برخی را رسیده و به روی مبارک هم نیاورده که البته این برای ما جای خوشحالی است ولی برخی دیگر را نه !
در ضمن کسی ازسرکار نخواسته که خود را معرفی کند.هر چند از طرز فکرافراد می شود شخصیت آنها را شناخت.
در مورد بحث حق و واقع بدان که چه بخواهی چه نخواهی التزام به یکی از این دو مطلب سرکار را در همان مکتب وارد خواهد کرد. مگر می شود که آن جناب به مهمترین اصل یک مکتب ملتزم باشد و در عین حال بگوید که من منظورم چیز دیگر است؟ این نشان می دهد که آن سرکار مطلب را خوب نفهمیده است !
مکتب شیعی مکتب حق گرائی است. شخص شیعه همواره بر مدار حق می گردد. و آن را در واقع پیاده می کند.
ظاهرا امر بر سرکارعالی مشتبه شده است.آن جناب برخلاف تاکیدی که بر فهم خوب این مطلب شد، به مغز آن نرسیده است. اساس این شبهه این است ، افرادی مثل سرکار در جامعۀ اسلامی ما مواردی را مشاهده می کند که او را سردرگم و متزلزل می کند. با دو چشمش می بیند که : «حق واقع نیست و واقع حق نیست». توضیح این که ، اموری در جامعه وجود دارد ؛ ولی حق این است که نباشد و از طرف دیگر برخی موارد هم باید باشد که نیست. حال چه باید کرد؟ نمی توان دست از زندگی کشید و یا وارد اجتماع نشد.بنابراین باید با واقع و آنچه در جامعه در جریان است ، هر چند مطابق حق هم نباشد کنار آمد و زندگی کرد. لذا شعار حق گرائی شدنی نیست و یا هزینه دارد. پس بهترین کار واقع گرائی و همرنگ جماعت شدن است.
در اسلام حقیقی بن بست وجود ندارد.در این گونه موارد باید تلاش کرد که حق را در جامعه پیاده کرد و نباید دست روی دست گذاشت. نه اینکه بگوئیم با واقعیت هر چند حق نباشد کنار می آئیم. البته اگر شخص نتواند به مطلوب خود که همان اجرای حق است دست پیدا کند، به وظیفۀ خود عمل کرده است. لذا با آنچه که در جامعه در حال وقوع است در حد ضرورت و برآورده شدن نیازش همراهی می کند. ولی ناامید هم نمی شود و همواره مترصد تحقق حق است.
2- اتهام بعدی سرکار به بنده این است که گفته است : " قرار شد چند نمونه از خیانتها را بیان کنید "
به هیچ عنوان چنین قراری نبوده است. خوب است سرکاریک بار دیگر مطالب خود را مرور کند تا بداند آنکه ادعای خیانت دارد کیست ؟ آن جناب خوب است بداند ، آنکه در مورد مطلبی ادعائی را مطرح می کند باید آن را ثابت کند و برای ادعای خودش دلیل داشته باشد.
جناب واقع گرا در ادامۀ مطلب شماره 2- که عینا آورده می شود - اتهامات دیگری را به بنده اسناد می دهد که بیش از هر چیز اثبات می کند که مطالب را درست نخوانده و نفهمیده ، فلذا نتیجه گیری غلط نموده است.
«در این مورد دو مطلب وجود دارد و اینکه شما هشت سال دولت آقای احمدی نژاد را عاری از خیانت دانسته اید و این نشان می دهد که شما برخلاف حرفهایتان که حق طلبید به یک جناح وصل شده اید و بدون چون و چرا تمام کارهای آنها را درست دانسته اید.در حالی که بنده هیچ وقت اینطور نبوده و نیستم، و اگر مثلا بر اساس شعارها ی انتخاباتی و و افکار خودم به شخصی رای دادم بلافاصله اگر بر خلاف شعارهایش و... عمل کرد دیگر برایش تره هم خرد نمیکنم. دیگر اینکه طبق گفته شما از حدود بیست و هفت سال گذشته انقلاب ، بعد از جنگ حدود نوزده سال انقلاب و مخصوصا دولت را خائنین اداره کرده اند و اگر اینطور باشد باید متاسف بود برای این کشور و انقلاب»
اولا : بنده در مورد دولت آقای احمدی نژاد حرفی نزده ام.نه به نفع او ونه برعلیه او. بنابراین سرکار واقع گرا ، از کجای مطلب بنده این مطلب نادرست را به دست آورده است؟!( این تهمت اول )
ثانیا : مطلب دروغ بعدی که از مطلب دروغ اول نتیجه گرفته است ، این است که بنده تمام کارهای آنها را درست دانسته ام !! این هم مثل اولا. ( تهمت دوم )
ثالثا : این که سرکار واقع گرا دولتهای سازندگی و اصلاحات و اعتدال را خائن می داند را چرا به بنده نسبت داده است؟ ( تهمت سوم )
3- اما درمورد بحث جاسوسخانۀ آمریکا که سرکار نمی خواهد حق را بپذیرد :
ا) حرف بی ربط سرکار نیاز به تفسیر ندارد که کسی بخواهد آن را تفسیر کند.وکسی هم نگفته سرکار جاسوسی را خوب دانسته است.
ب) این که سرکار گفته تسخیر لانۀ جاسوسی را مذموم نمی داند با تکرار طوطی وار این مطلب که «حمله به سفارتخانۀ یک کشور در یک کشور دیگر به منزلۀ حمله به خاک آن کشور محسوب می شود» تناقض دارد.
اصلا آن جناب نمی داند در این وسط ، می خواهد سرِ که را بتراشد !!!
ج) این که آن جمله را یک ایرانی بگوید یا یک آمریکائی فرق دارد. چرا که یک ایرانی با شعور و لااقل وطن دوست اگر حمله به یک سفارت کذائی را بد بداند به همان مقدار هم جاسوسی را بد می داند.لذا اگر یک آمریکائی به این کار بر فرض اعتراض کرد ، در جواب می گوید که : بدی این حمله به بدی آن جاسوسی دَر. نه این که مثل دشمن فقط بر یک طرف قضیه تکیه کند.!
د) مطلب مضحک دیگر سرکار این که گفته است: از نظر آمریکائیها مسالۀ سفارت تمام نشده است و دلیل آورده است به این که یک سال دیگر حالت فوق العاده در ینگۀ دنیا تمدید شده است !!!
خوب اگر بر فرض که این حالت فوق العاده به دلیل حمله به لانۀ جاسوسی و گروگانگیری در آنجا ایجاد شده است، آیا هنوز گروگانگیری ادامه دارد ؟ آیا آمریکا هنوز در ایران ما گروگان دارد؟
مسلما نه. این مساله سالهای سال پیش تمام شد و رفت کما اینکه قبلا گفتیم. کدام انسان عاقلی است در این مملکت که قائل باشد آمریکا در ایران گروگان دارد؟ پس حتما آنها احمق هستند که به خاطر یک دلیل واهی حالت فوق العاده ای که برای ما هیچ اهمیتی هم ندارد را تمدید کرده اند.
یا اینکه دلیل این تمدیدهای مکرر چیز دیگری است که هنوز وجود دارد و آن زنده بودن این انقلاب اسلامی است مثل روز اول. مثل همان روز که پوزۀ آمریکا را به خاک مذلت مالیدیم.بی شک مطلب همین است.
ه) در مورد جنایات آمریکا ، نظر بنده هم این نیست که به ما نسبت داده شده است.کدام جنایات آمریکا علیه کشورما ازطرف ما پاسخ داده شده است؟ فقط در مورد تسخیر سفارت آمریکا ، جواب خیانت آمریکا(جاسوسی و هزار توطئۀ دیگر) به کشور ما داده شد.واضح است که این مورد هم ما در حالت دفاعی بودیم و شروع کننده نبودیم. آنکه شروع کننده بود دشمن بود.
و) جناب واقع گرا اگردر مورد ملوانها هم حرف نزده بود بهتر بود.چرا که معلوم است حرفی برای گفتن نداشته است.ولی خواسته چیزی بگوید ولیکن آبروی خود را برده است. برایش متاسفم !
اینکه مزدوران متجاوز به آب وخاک این کشور را بازداشت کنند نشانۀ ترس است؟؟؟
خوب بود قبل از ارسال این مطالب سست و مهمل کمی فکر روی آن می شد.
این چه ربطی به دولتها دارد؟هر دولتی که این کار را کرده باشد در خور تقدیر و ستایش است. هر چند این را هم باید آن جناب بداند که این کار شجاعانه را سپاه انجام داد و نه دولت. برای همین گفتم که اگر در این زمینه صحبت نکرده بودی بهتر بود.لاقل تا این حد بی اطلاعی آن جناب از وقایع تاریخی معاصر برای مخاطبین آشکار نمی شد.
4- در مورد حادثۀ منا جان کلام را گفته ایم و جائی برای حرف دیگر باقی نمانده است.مطالب قبل با دقت خوانده شود.
5- در مورد مطلب آقای ولایتی :
اولا:سند دادن یک خاطره یا هر مطلب دیگر، این نیست که گفته شود در کتاب خاطرات فلانی این مطلب آمده است.بلکه باید مواردی چون اسم کامل کتاب،شماره صفحۀ مربوطه،ناشر و سال انتشار ذکر شود.
ثانیا : آن جناب برای خود متاسف باشد که مطالب را وارونه فهمیده است.
ثالثا : جهت اطلاع سرکار که بدانید در جامعۀ جهانی چه می گذرد اخیرا در جریان لو رفتن جاسوسی آمریکائیها از دولتهای اروپائی ، برخی از مقامات این کشورهای قربانی و نیز نخبگان آنها اقرار به این مطلب داشتند که بله آمریکا شیطان بزرگ است. همان مطلب که حضرت امام (ره) بیش از سی سال پیش فرمودند.این هم از جمله مطالب حقی بود که آن عارف بالله در خشت خام می دید ولی برخی ها نه تنها آن روز بلکه امروز هم در آئینه نمی توانند ببینند.
شاید فکر می کنند که با این حرفهای پوچ ، پز روشنفکری داده و سری در سرها پیدا می کنند غافل از اینکه سر خود را در پهن حقارت و ترس از استکبارفرو برده اند.
6- در مورد دولتها و این که آن جناب ادعا کرده بود که ما نمی خواهیم اشتباهات دولتها را بپذیریم و نگاهی ماورائی و احساسی ! به آنها داریم ؛ خواسته بودیم که مستند و مستدل دلیل خود را بیان کند و دربرابر این تهمت به ما از خود دفاع کند.
دلیلی که آن سرکار آورده است را باید در کتاب رکوردهای گینس ثبت نمود. البته به عنوان بی ربط ترین دلیل !!!!!!
خوب است این دلیل قاطع (!) را عینا آورده و کمی بخندیم تا رفع خستگی شود:
«9-همین که شما تمام کارهای دولت ها را خائنانه می دانید ولی 8 سال دولت احمدی نژاد را عاری از عیب و ایراد می دانید نشان دهنده نپذیرفتن عیوب دولت هاست و بی طرف قضاوت نمیکنید»
اولا: آن جناب این اتهام خود را بار دیگر تکرار کرده است ! این مطلب سراسر کذب و دروغ را از کجای مطالب بنده درآورده است؟
مطالب قبلی همه موجود است.اگرجناب خان راست می گوید در مطلب کدام روز و در کدام شماره و سطر چندم بنده تمام کارهای دولتها غیر از احمدی نژاد را خائنانه دانسته ام؟؟؟؟؟؟؟ کجا او و دولتش را عاری از عیب ؟؟؟!!!!!!!!!!!
ثانیا : مطلب خنده دار این است که جناب خان ما با مطلب دروغی که به ما نسبت داده ما را محکوم نموده است.
عجیب این که هم جواب ما را مستدل و منطقی داده(!) و هم علاوه بر آن یک نتیجۀ دیگر گرفته و آن اینکه بنده بی طرفانه قضاوت نکرده ام.(!)
در پایان لازم به تذکر است که سرکار درسرآغاز مطلب 25/8/94 اعتراف کرده است که اطلاعاتش از تاریخ و ... کافی نبوده و بیسواد است.هر چند آن جناب در بیان این حقیقت شکسته نفسی کرده است ؛ ولی پیرو این اقرار به آن سرکار توصیه می کنم که بدون اطلاع و سواد کافی در مورد مطلبی بحث نکند.
واقع گرا
با سلام
جناب خردمند
اگرچه بنده در مطلب قبلی قضاوت را به خوانندگان سپردم و قصد ادامه بحث را نداشتم اکنون هم نمیخواهم به ترتیب و بند بند مطالب را جواب بدهم ولی در مطالب شما چند نکته بود که لازم دیدم در مورد آنها مطالبی را بیان کنم:
-- اولا چه کسی گفته است که شما مجازید از حرف های من هر برداشتی که به نظر خودتان می رسد نتیجه گیری کنید و از حرفهای من به شخصیت من پی ببرید ولی بنده مجاز نیستم از حرفهای شما به یک نتیجه منطقی برسم. به جمله خود در مطلب 26 آبان توجه کنید:
((مواردی که به عنوان خیانت ذکر شده کارهائی است که در زمان کارگزاران و اصلاح طلبان و اعتدالیون که همه سرو ته یک کرباسند ، صورت گرفته و می گیرد.))
در این جمله دولت اصول گرای احمدی نزاد ذکر نشده است ، برداشت منطقی این است که شما دولت های احمدی نزاد را بر خلاف سایر دولت ها خائن نمیدانید. وچون هیچ اشاره ای هم به به بعضی کارهای این دولت نکرده اید برداشت می شود که آنرا عاری از هر گونه خطا و اشتباه دانسته اید. از کلمه سر و ته یک کرباسند میتوان فهمید که شما فقط سیاه یا سفید میبینید آن هم بر اساس نظرات و افکار شخصی خود نه بر اساس افکار و نظرات اکثریت جامعه ((لازم به ذکر است چرا شما برداشت های مرا تهمت می دانید ))
ثانیا مواردی که به عنوان خیانت مطرح شده در همه دولت ها بوده است .
--- در مورد سفارتخانه چند بار بگویم در آن زمان و در آن موقعیت انقلاب از نظر ما کار خوبی بوده است و شاید لازم هم بوده است. و ممکن است در هر کشوری دیگری هم که انقلاب شود چنین کاری انجام شود ولی این نظر ماست. ولی مسئله این است که کار درستی نبوده است. (( بله از نظر من ایرانی ، انقلابی با آن همه جنایت های آمریکا در ایران نه تنها کار درستی بوده است بلکه حق شان بوده است که همه گروگانها را می کشتند)) امیدوارم با این جمله مرا متهم به تناقض گویی نکنی و اصل مطلب را برداشت کنی
-- در مورد این جمله شما (((ه) در مورد جنایات آمریکا ، نظر بنده هم این نیست که به ما نسبت داده شده است.)))
{{طبق نظر شما پس ما هم باید ماجرای کودتای 28 مرداد و حمله آمریکا به ایران و کمک به آغاز جنگ و حمله به هوا پیمای مسافر بری را تمام شده حساب کنیم}}
منظور این بود که اگر شما می گویید آمریکاییها جریان لانه جاسوسی را تمام شده حساب کنند . لازم است ما هم این جنایات آمریکا در مورد ایران را نادیده و تمام شده حساب کنیم . در صورتی که ما هم هنوز این جنایات را محکوم و پیگیری می کنیم. و پیگیری آن هم کار درستی هم هست
-- در مورد ملوانها متاسفم که حرف مرا صد درصد وارونه برداشت کرده اید. شما کل مطالب قبل را یکبار دیگر بخوان بنده گفتم اگر این کار را دولتهای دیگر انجام داده بودند شما آنرا نشانه ترس از انگلیسی ها می دانستید
منظور آزاد کردنشان با کت و شلوار و سلام و صلوات بود نه دستگیری آنها
نکته دیگر اینکه من کجا گفتم دولت دستگیرشان کرده خیلی هم خوب می دانم چه کسانی دستگیرشان کرده اند . ولی بحث ما بعد از دستگیری است . که معمولا رفت و آمد ها و مذاکرات و... توسط دولت ها و وزارت خارجه انجام می شود. ضمن اینکه رییس جمهور وقت برای مراسم بدرقه شان تشریف برده بودند.
خودتان قضاوت کنید چه کسی باید روی مطالبش کمی فکر کند
-- در مورد مطلب آقای ولایتی هم حتما اگر منبع مورد نظر که گفتم فکر کنم در کتاب خاطراتش بود اگر پیدا کردم آدرس دقیقش را به شما خواهم داد.
-- یکبار دیگر مطالب قبل را بخوانید ببینید آیا کسی گفته است مطلب امام خمینی ره مبنی بر شیطان بزرگ بودن آمریکا نا درست و ناحق بوده است. این برداشت هم از همان برداشت های نادرست شماست
-- در مورد بند شش قبلا گفتم : چطور شده است که تمام برداشت های من سراسر کذب و غلط است ( البته شاید درست هم بگویید ) ولی نکته اینجاست که چه کسی گفته برداشت های شما از حرفهای من عین حقیقت و درست هست
-- در مورد نظرتان در مورد دولت احمدی نژاد هم قبلا گفتم برداشتم را گفته ام نه ذهنیت شما را ضمن اینکه اگر میخواید بدانید کجا و در کدام سطر نوشته شما دولت احمدی نزاد را عاری از ... می دانید .همان جایی است که نوشته من آمریکا را شیطان بزرگ نمیدانم و یا نوشته طرفدار آمریکا هستم
--بنده همانطور که گفته ام اطلاعاتم از تاریخ زیاد نیست و بله خودم را بیسواد هم می دانم ولی به اندازه فهم خودم بحث می کنم و تفسیر خودم را از مطالب و اتفاقات می نویسم نه اینکه حرف های شنیده شده و دیکته شده ای را مطرح کنم. ولی شما را هم آدم با سواد و خیلی با اطلاعی نمی دانم .
در پایان ضمن تشکر از شما احساس میکنم همانطور که از مطالب شما پیداست . کم کم عصبانی شده اید و لحنتان تغییر کرده است و محترمانه حرف نمیزنید و اگر ادامه پیدا کند منجر به توهین و ناسزا گویی شود.
صرفنظر از اینکه حق با شماست یا نه ، اگر تحمل بحث و شنیدن نظر مخالف را ندارید . توصیه می کنم هیچ وقت بحث نکنید. حال نمیدانم در مطلب یکی به آخر مانده شما چه مطلبی بوده است که مدیر سایت حذف کرده است .
جناب خردمند
اگرچه بنده در مطلب قبلی قضاوت را به خوانندگان سپردم و قصد ادامه بحث را نداشتم اکنون هم نمیخواهم به ترتیب و بند بند مطالب را جواب بدهم ولی در مطالب شما چند نکته بود که لازم دیدم در مورد آنها مطالبی را بیان کنم:
((مواردی که به عنوان خیانت ذکر شده کارهائی است که در زمان کارگزاران و اصلاح طلبان و اعتدالیون که همه سرو ته یک کرباسند ، صورت گرفته و می گیرد.))
در این جمله دولت اصول گرای احمدی نزاد ذکر نشده است ، برداشت منطقی این است که شما دولت های احمدی نزاد را بر خلاف سایر دولت ها خائن نمیدانید. وچون هیچ اشاره ای هم به به بعضی کارهای این دولت نکرده اید برداشت می شود که آنرا عاری از هر گونه خطا و اشتباه دانسته اید. از کلمه سر و ته یک کرباسند میتوان فهمید که شما فقط سیاه یا سفید میبینید آن هم بر اساس نظرات و افکار شخصی خود نه بر اساس افکار و نظرات اکثریت جامعه ((لازم به ذکر است چرا شما برداشت های مرا تهمت می دانید ))
ثانیا مواردی که به عنوان خیانت مطرح شده در همه دولت ها بوده است .
--- در مورد سفارتخانه چند بار بگویم در آن زمان و در آن موقعیت انقلاب از نظر ما کار خوبی بوده است و شاید لازم هم بوده است. و ممکن است در هر کشوری دیگری هم که انقلاب شود چنین کاری انجام شود ولی این نظر ماست. ولی مسئله این است که کار درستی نبوده است. (( بله از نظر من ایرانی ، انقلابی با آن همه جنایت های آمریکا در ایران نه تنها کار درستی بوده است بلکه حق شان بوده است که همه گروگانها را می کشتند)) امیدوارم با این جمله مرا متهم به تناقض گویی نکنی و اصل مطلب را برداشت کنی
-- در مورد این جمله شما (((ه) در مورد جنایات آمریکا ، نظر بنده هم این نیست که به ما نسبت داده شده است.)))
من متوجه منظور نشدم ولی اگر منظورتان این جمله بنده هست که گفته ام:
{{طبق نظر شما پس ما هم باید ماجرای کودتای 28 مرداد و حمله آمریکا به ایران و کمک به آغاز جنگ و حمله به هوا پیمای مسافر بری را تمام شده حساب کنیم}}
منظور این بود که اگر شما می گویید آمریکاییها جریان لانه جاسوسی را تمام شده حساب کنند . لازم است ما هم این جنایات آمریکا در مورد ایران را نادیده و تمام شده حساب کنیم . در صورتی که ما هم هنوز این جنایات را محکوم و پیگیری می کنیم. و پیگیری آن هم کار درستی هم هست
-- در مورد ملوانها متاسفم که حرف مرا صد درصد وارونه برداشت کرده اید. شما کل مطالب قبل را یکبار دیگر بخوان بنده گفتم اگر این کار را دولتهای دیگر انجام داده بودند شما آنرا نشانه ترس از انگلیسی ها می دانستید
منظور آزاد کردنشان با کت و شلوار و سلام و صلوات بود نه دستگیری آنها
نکته دیگر اینکه من کجا گفتم دولت دستگیرشان کرده خیلی هم خوب می دانم چه کسانی دستگیرشان کرده اند . ولی بحث ما بعد از دستگیری است . که معمولا رفت و آمد ها و مذاکرات و... توسط دولت ها و وزارت خارجه انجام می شود. ضمن اینکه رییس جمهور وقت برای مراسم بدرقه شان تشریف برده بودند.
خودتان قضاوت کنید چه کسی باید روی مطالبش کمی فکر کند
-- در مورد مطلب آقای ولایتی هم حتما اگر منبع مورد نظر که گفتم فکر کنم در کتاب خاطراتش بود اگر پیدا کردم آدرس دقیقش را به شما خواهم داد.
-- یکبار دیگر مطالب قبل را بخوانید ببینید آیا کسی گفته است مطلب امام خمینی ره مبنی بر شیطان بزرگ بودن آمریکا نا درست و ناحق بوده است. این برداشت هم از همان برداشت های نادرست شماست
-- در مورد بند شش قبلا گفتم : چطور شده است که تمام برداشت های من سراسر کذب و غلط است ( البته شاید درست هم بگویید ) ولی نکته اینجاست که چه کسی گفته برداشت های شما از حرفهای من عین حقیقت و درست هست
-- در مورد نظرتان در مورد دولت احمدی نژاد هم قبلا گفتم برداشتم را گفته ام نه ذهنیت شما را ضمن اینکه اگر میخواید بدانید کجا و در کدام سطر نوشته شما دولت احمدی نزاد را عاری از ... می دانید .همان جایی است که نوشته من آمریکا را شیطان بزرگ نمیدانم و یا نوشته طرفدار آمریکا هستم
--بنده همانطور که گفته ام اطلاعاتم از تاریخ زیاد نیست و بله خودم را بیسواد هم می دانم ولی به اندازه فهم خودم بحث می کنم و تفسیر خودم را از مطالب و اتفاقات می نویسم نه اینکه حرف های شنیده شده و دیکته شده ای را مطرح کنم. ولی شما را هم آدم با سواد و خیلی با اطلاعی نمی دانم .
در پایان ضمن تشکر از شما احساس میکنم همانطور که از مطالب شما پیداست . کم کم عصبانی شده اید و لحنتان تغییر کرده است و محترمانه حرف نمیزنید و اگر ادامه پیدا کند منجر به توهین و ناسزا گویی شود.
صرفنظر از اینکه حق با شماست یا نه ، اگر تحمل بحث و شنیدن نظر مخالف را ندارید . توصیه می کنم هیچ وقت بحث نکنید. حال نمیدانم در مطلب یکی به آخر مانده شما چه مطلبی بوده است که مدیر سایت حذف کرده است .
بازنشسته سپاه
مگه شهرستان ستادهماهنگی تبلیغات ندارد که این همه دعوا میکنید ریاست اموزش وپرورش نظر بدد
خردمند
باسلام
جناب واقع گرا :
انتظار این بود که سرکار واقع گرا اتهامات قبلیش را مستدل و با سند اثبات کند ولی متاسفانه در این مطلب جدید به جای دفع اتهام از خود ، سیاهۀ اتهامات قبلی را سیاهتر کرده است.!!!
شاید معانی کلمات مستدل و مستند را نمی داند ! بگذریم.
به منظور روشن شدن مطلب برای خوانندگان ، یکی دو مورد از نظرات او را مستدل و مستند نقد می نمایم:
1- در آغاز بحث آورده است:
«اولا چه کسی گفته است که شما مجازید از حرف های من هر برداشتی که به نظر خودتان می رسد نتیجه گیری کنید و از حرفهای من به شخصیت من پی ببرید ولی بنده مجاز نیستم از حرفهای شما به یک نتیجه منطقی برسم»
اولا : برداشت منظور نویسندۀ هر مطلب نیاز به مجوز کسی ندارد . و اصولا اگر کسی برای فهم منظورش توسط دیگران بخواهد مجوز صادر کند ، چرا حرف بزند.؟!
ثانیا : هرکلمه و لفظی اقلا برای انتقال یک معنا وضع شده است. بنابراین هنگام به کار بردن آن کلمه ، همان معنا به ذهن شنونده یا خواننده منعکس می شود. بنابراین با آوردن کلمات در کنار هم یک معنای کلی از آن به خواننده منتقل می شود.
ثالثا : در برخی موارد از کلمه یا جمله دو معنا می شود فهمید که یکی از آن دو بر دیگری غلبه دارد. حال اگر کسی از جملۀ خود غیر معنای ظاهری و غالبی را ارده کند باید قرینه بر خلاف آن ظاهر بیاورد. اگر نیاورد همان معنای ظاهری غالب ، مراد او خواهد بود.
این اصلی است که از زمان حضرت آدم ابوالبشر(ع) در بین بنی آدم رایج و مرتکز بوده است.
رابعا : سه جهت مذکور در فهم مطالب واقع گرا لحاظ شده و قابل اثبات است.
خامسا : ای کاش جناب واقع گرا در فهم مطالب بنده به نتیجۀ منطقی می رسید. ولی متعجبانه باید گفت که مطلب کاملا بر عکس است. گویا او معنای «منطقی» را نمی داند و صرفا برخی کلمات را بی هدف و ناشیانه به کار می گیرد.
اگر مطالب بنده و خصوصا مطلب قبل را به دقت خوانده باشید ، تصدیق خواهید کرد.
در ادامه به بعضی از این نتیجه های منطقی (!!!) که از مطالب بنده گرفته اشاره می کنم :
در یکی از این موارد ، جمله ای از مطلب بنده را آورده و نتیجۀ منطقی خاص خود! را هم بیان کرده است.
«(( مواردی که به عنوان خیانت ذکر شده کارهائی است که در زمان
کارگزاران و اصلاح طلبان و اعتدالیون که همه سرو ته یک کرباسند ، صورت گرفته و می
گیرد))
در این جمله دولت اصول گرای احمدی نزاد ذکر نشده است ، برداشت منطقی
این است که شما دولت های احمدی نزاد را بر خلاف سایر دولت ها خائن نمیدانید. وچون
هیچ اشاره ای هم به به بعضی کارهای این دولت نکرده اید برداشت می شود که آنرا عاری
از هر گونه خطا و اشتباه دانسته اید. از کلمه سر و ته یک کرباسند میتوان فهمید که
شما فقط سیاه یا سفید میبینید آن هم بر اساس نظرات و افکار شخصی خود نه بر اساس
افکار و نظرات اکثریت جامعه لازم به ذکر است چرا شما برداشت های مراتهمت می دانید »
دو جملۀ اول مربوط است به مطلب 26/8/94 بنده که ناظر به مطلب 25/8/94 جناب واقع گرا است.
جناب واقع گرا که از اول قائل به خیانت دولتها به مردم و انقلاب است؛ (21/8/94) قرار بود نمونه هائی از این خیانتها را بیان کند. در مطلب 25/8 نمونه هائی را ذکر نمود. ما گفتیم :«مواردی که به عنوان خیانت ذکر شده ....»
بنابراین :
اولا : بنده در مقام بیان این خیانتهای ادعائی واقع گرا نبوده ام هر چند او اصرار به استفادۀ از کلمۀ «خیانت» دارد.و بنده در مطلب21/8 گوشزد کردم که ادعای خیانت نیاز به اثبات دارد. لذا در مطلب مورد بحث هم نوشتم:«به عنوان خیانت».
ثانیا : وقتی بنده در مقام بیان این خطاها - بخوانید خیانتها به زعم واقع گرا- نبوده ام ، چگونه متهم به ندیدن این خطاها - بخوانید خیانتها به زعم واقع گرا- می شوم.؟!
ثالثا : اگر برداشت منطقی واقع گرا این است که باید فاتحۀ علم و دانش را خواند. ولی نه جانم این برداشت بیشتر به برداشت شلغم و پیاز از مزرعه می ماند تا برداشت منطقی !
رابعا : او که کرارا توصیه به خوب خواندن مطالب سرشار از منطقش می کند، ای کاش خود به این حرف خود عمل می کرد. ولی افسوس که واقعیت چیز دیگری است. وقتی بنده در اولین مطلب (21/8) بیان می کنم که دولتها اشتباهات داشته اند ولی نه در یک سطح ، چرا متهم به عاری دانستن برخی از دولتها از خطا و اشتباه می شوم.؟!!
خوب اگر این تهمت و افترا نیست ، پس چیست؟
اینها مشتی بود نمونۀ خروار
بقیۀ مواردی هم که به زعم خود بر ما نقد یا ایراد کرده با دلائلی که در بالا به عنوان نمونه ذکر شد مردود است .
بنده بیشتر از این وقت ندارم که تلف کنم.
آنان که اهل فهم و فن هستند سست بودن مطالب او را تشخیص خواهند داد و بر امثال او هم حرجی نیست.
در خانه اگر کس است یک حرف بس است.
این وبلاگ به صورت فردی اداره شده لکن مطالب ان توسط دوستان از سراسر شهرستان ارسال می گردد .شما هم به جمع ما بپیوندیدو با ارسال نظرات و پیشنهادات به ایمیل زیر ما را در اداره این وبلاگ مساعدت نمایید .
davari112@gmail.com
طبقه بندی موضوعی
-
کمشچه
(۲۷) -
دولت آباد
(۳۰۹) -
حبیب آباد
(۴۶) -
علی آباد ملاعلی
(۲۰) -
مرغ ودنبی و شورچه وشور آباد
(۹) -
دستگرد
(۳۴) -
خورزوق
(۴۰) -
سین
(۲۱) -
پروانه وعلی آبادچی
(۸) -
ادارات ونماینده برخوار
(۱۳۵) -
مربوط به کل برخوار
(۱۳۴) -
ملی سیاسی
(۵۶) -
محسن آباد
(۱۴) -
شاپور آباد
(۲۴)
بایگانی
- دی ۱۴۰۲(۱)
- تیر ۱۴۰۱(۱)
- خرداد ۱۴۰۱(۱)
- ارديبهشت ۱۴۰۱(۳)
- فروردين ۱۴۰۱(۲)
- اسفند ۱۴۰۰(۳)
- بهمن ۱۴۰۰(۲)
- دی ۱۴۰۰(۳)
- آذر ۱۴۰۰(۳)
- آبان ۱۴۰۰(۲)
- مهر ۱۴۰۰(۲)
- شهریور ۱۴۰۰(۴)
- مرداد ۱۴۰۰(۳)
- تیر ۱۴۰۰(۳)
- خرداد ۱۴۰۰(۱۲)
- ارديبهشت ۱۴۰۰(۵)
- فروردين ۱۴۰۰(۷)
- اسفند ۱۳۹۹(۴)
- بهمن ۱۳۹۹(۲)
- دی ۱۳۹۹(۴)
- آذر ۱۳۹۹(۳)
- آبان ۱۳۹۹(۵)
- مهر ۱۳۹۹(۳)
- شهریور ۱۳۹۹(۴)
- مرداد ۱۳۹۹(۴)
- تیر ۱۳۹۹(۱)
- خرداد ۱۳۹۹(۴)
- ارديبهشت ۱۳۹۹(۲)
- فروردين ۱۳۹۹(۵)
- اسفند ۱۳۹۸(۵)
- بهمن ۱۳۹۸(۱۵)
- دی ۱۳۹۸(۲)
- آذر ۱۳۹۸(۲)
- آبان ۱۳۹۸(۳)
- مهر ۱۳۹۸(۲)
- شهریور ۱۳۹۸(۲)
- مرداد ۱۳۹۸(۲)
- تیر ۱۳۹۸(۳)
- خرداد ۱۳۹۸(۵)
- ارديبهشت ۱۳۹۸(۲)
- فروردين ۱۳۹۸(۵)
- اسفند ۱۳۹۷(۵)
- بهمن ۱۳۹۷(۳)
- دی ۱۳۹۷(۴)
- آذر ۱۳۹۷(۲)
- آبان ۱۳۹۷(۴)
- مهر ۱۳۹۷(۳)
- شهریور ۱۳۹۷(۵)
- مرداد ۱۳۹۷(۵)
- تیر ۱۳۹۷(۴)
- خرداد ۱۳۹۷(۶)
- ارديبهشت ۱۳۹۷(۳)
- فروردين ۱۳۹۷(۲)
- اسفند ۱۳۹۶(۳)
- بهمن ۱۳۹۶(۵)
- دی ۱۳۹۶(۷)
- آذر ۱۳۹۶(۴)
- آبان ۱۳۹۶(۲)
- مهر ۱۳۹۶(۲)
- شهریور ۱۳۹۶(۳)
- مرداد ۱۳۹۶(۹)
- تیر ۱۳۹۶(۶)
- خرداد ۱۳۹۶(۴)
- ارديبهشت ۱۳۹۶(۱۳)
- فروردين ۱۳۹۶(۵)
- اسفند ۱۳۹۵(۴)
- بهمن ۱۳۹۵(۳)
- دی ۱۳۹۵(۸)
- آذر ۱۳۹۵(۱۰)
- آبان ۱۳۹۵(۱۱)
- مهر ۱۳۹۵(۱۳)
- شهریور ۱۳۹۵(۱۰)
- مرداد ۱۳۹۵(۱۲)
- تیر ۱۳۹۵(۲۰)
- خرداد ۱۳۹۵(۹)
- ارديبهشت ۱۳۹۵(۱۰)
- فروردين ۱۳۹۵(۷)
- اسفند ۱۳۹۴(۷)
- بهمن ۱۳۹۴(۶)
- دی ۱۳۹۴(۵)
- آذر ۱۳۹۴(۱۰)
- آبان ۱۳۹۴(۸)
- مهر ۱۳۹۴(۷)
- شهریور ۱۳۹۴(۵)
- مرداد ۱۳۹۴(۸)
- تیر ۱۳۹۴(۴)
- خرداد ۱۳۹۴(۱۰)
- ارديبهشت ۱۳۹۴(۹)
- فروردين ۱۳۹۴(۱۰)
- اسفند ۱۳۹۳(۱۰)
- بهمن ۱۳۹۳(۱۲)
- دی ۱۳۹۳(۱۲)
- آذر ۱۳۹۳(۴)
- آبان ۱۳۹۳(۴)
- مهر ۱۳۹۳(۱۲)
- شهریور ۱۳۹۳(۶)
- مرداد ۱۳۹۳(۵)
- تیر ۱۳۹۳(۷)
- خرداد ۱۳۹۳(۱۵)
- ارديبهشت ۱۳۹۳(۱۶)
- فروردين ۱۳۹۳(۲۱)
- اسفند ۱۳۹۲(۱۵)
- بهمن ۱۳۹۲(۲۶)
- دی ۱۳۹۲(۱۲)
- آذر ۱۳۹۲(۷)
- آبان ۱۳۹۲(۴)
- مهر ۱۳۹۲(۵)
- شهریور ۱۳۹۲(۱)
- مرداد ۱۳۹۲(۵)
- تیر ۱۳۹۲(۳)
- خرداد ۱۳۹۲(۶)
آخرین مطلب
-
۰۲/۱۰/۲۵اسامی تایید صلاحیت شدگان دوازدهمین دوره مجلس برخوار وشاهین شهر
-
۰۱/۰۴/۰۸طرح جامع منطقه صنعتی دولت آباد
-
۰۱/۰۳/۱۸انتقاد یکی از شهروندان به حراست شهرداری خورزوق
-
۰۱/۰۲/۳۱شهرداری
-
۰۱/۰۲/۳۱پولشو گرفتند وآسفالت نکردند .
-
۰۱/۰۲/۳۱حجاب
-
۰۱/۰۱/۲۸فقر کارشناس در شهرداری دولت آباد ....
-
۰۱/۰۱/۲۸حتما یکی از مسئولین از پل خورزوق رد شده!!
-
۰۰/۱۲/۲۹خیابان آخرت به بلوار آخرت تغییر کرد
-
۰۰/۱۲/۲۹خوبه شاپور آبادیا از محسن آبادیا یاد بگبرند
پربیننده ترین مطالب
-
۹۳/۰۶/۱۲دعای حضرت مهدی (عج) با صدای استاد واعظ
-
۹۳/۰۱/۰۸حضرت حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری دولت آبادی
-
۹۵/۰۴/۱۱برنامه هفتگی حضور پزشکان متخصص در مرکز درمانی ولیعصر
-
۹۳/۰۴/۰۴شهرداری منطقه صنعتی دولت آباد در اصفهان (حریم اشتباه برخوار)
-
۹۳/۰۲/۲۲آخه سنگبری هم اعتصاب داره ؟؟؟؟؟؟
-
۹۶/۰۱/۰۴مسیر رینگ چهارم ترافیکی اصفهان در برخوار
-
۹۳/۰۲/۱۱اصلاح طلبان برخواری به نام خانواده های شهدا وجانبازان
-
۹۴/۰۱/۳۱مردم علی آباد ملاعلی .. معترض به حریم روستا
-
۹۳/۰۳/۱۲کمپین مخالفت با حضور یوسفی در دولت آباد
-
۹۴/۰۱/۱۴به محسن آباد خوش آمدید ...
مطالب پربحثتر
-
۹۴/۰۱/۳۱مردم علی آباد ملاعلی .. معترض به حریم روستا
-
۹۳/۰۲/۱۱اصلاح طلبان برخواری به نام خانواده های شهدا وجانبازان
-
۹۳/۰۶/۱۲دعای حضرت مهدی (عج) با صدای استاد واعظ
-
۹۳/۰۱/۰۸حضرت حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری دولت آبادی
-
۹۳/۰۲/۲۲آخه سنگبری هم اعتصاب داره ؟؟؟؟؟؟
-
۹۲/۰۹/۱۵مراسم دعای ندبه را زود بکشید به طرف مهدیه
-
۹۴/۰۱/۱۴به محسن آباد خوش آمدید ...
-
۹۳/۰۳/۰۲آموزش مداحی با استفاده ازمربیان باتفکرات قمه زنی
-
۹۴/۱۱/۰۱اسامی احراز صلاحیت شدگان نامزدی مجلس در برخوار و شاهین شهر ومیمه
-
۹۳/۰۳/۱۲کمپین مخالفت با حضور یوسفی در دولت آباد
آخرین نظرات
-
۱۷ مرداد ۰۳، ۲۰:۰۳ - زهراسلام خسته نباشید من از اهالی روستا ...
-
۱۷ مرداد ۰۳، ۲۰:۰۰ - زهراسلام خسته نباشید من از اهالی روستا ...
-
۲ تیر ۰۳، ۱۹:۰۶ - روح الهدر این مملکت رئیس جابجا میشه تا یه ...
-
۲۱ ارديبهشت ۰۳، ۱۲:۳۴ - حشمتاین صحرا یکی از بهترین صحرا ازنظر
-
۱۲ فروردين ۰۳، ۰۷:۵۴ - امید پاکدلسلام عاقبتتون بخیر، واقعا این دعا ...
-
۱۶ اسفند ۰۲، ۱۷:۳۰ - نرگسمن ۴ سال پیش رفتم پیش اقای ناصری ...
-
۱۶ اسفند ۰۲، ۱۷:۲۸ - نرگسمن ۴ سال پیش رفتم پیش اقای ناصری ...
-
۱۴ اسفند ۰۲، ۱۹:۴۳ - سعید فلاحسلام خسته نباشید ببخشید دعایی که ...
-
۶ دی ۰۲، ۱۶:۵۷ - محمدحتما اقای حاجی مسیر را عوض کرده ،
-
۱۸ آذر ۰۲، ۰۸:۰۰ - محمود رهنماعالی بود مخصوصا ان قسمت که ...
پیوندها
- خبر ما (چشم برخوار جعلی)
- صدای برخوار
- ندای برخوار
- فروشگاه مرکز طب اسلامی آیت الله تبریزیان
- دانشکده علوم قرآنی استان اصفهان - دولت آباد
- کتابخانه مولی الموحدین علیه السلام خورزوق
- سازمان حمل ونقل شهرداریهای برخوار
- کتابخانه عمومی دین ودانش حبیب آباد
- کتابخانه مصباح الهدی (ع) کمشچه
- خورشیددرخشان ( خورزوق )
- کانون المهدی عج حبیب آباد
- دارالقرآن الکریم کمشچه
- مسجد انقلاب شاپور آباد
- شهرداری حبیب اباد
- شهرداری خورزوق
- تعزیه دولت آباد
اتفاقا اعتراض به دانشگاههای دولت آباد است که دانشجویانشون رو نیاورده بودند . اون قسمت 13 آبان که مربوط به تسخیر سفارت آمریکاست مربوط به دانشجویان هست نه بچه های ابتدایی و راهنمایی که مدارس مجبورن اونا رو بیارن
اگر هم سالهای قبل دعوت می کردن اشتباه بوده.